پاهایم ،تاب آبله ی خارهای بیابان را دارد ؛اما تحمل جدا شدن از امام زمانم را هرگز!!
همان روزهای اول طلبگی مدیریت محترم حوزه به ما فرمود.
الگوی ما در زندگی فقط می تواند، ائمه ی اطهار علیهم السلام باشد و بس.
آخر اگر یکی از اطرافیانمان را الگوی عملی زندگی خویش قرار دهیم .
و سپس خطایی بزرگ از آنها ببینیم ،شاید تمام خوبی هایشان را هم زیر سوال ببریم.
اما وقتی الگو ی ما کسی چون عقیله ی بنی هاشم، سلام الله علیها شد.
دیگر در هیچ بُعدی از ابعاد زندگیمان ،بدون الگو نیستیم.
چرا که او تالی تلو معصوم است ،او با فداکاری اش در راه ولایت به ما آموخت.
تنها با ادعای دوست داشتن امام زمان خویش به جایی نمی رسیم .
آن قدر همراهی با ولایت برای بی بی زینب سلام الله علیها مهم بود.
که شرط ازدواجش را با عبدالله دو چیز قرار می دهد .
اول این که ، شبانه روز یک بار به دیدن برادرش حسین علیه السلام برود .
و دیگر این که هر گاه برادر بخواهدبه مسافرتی رود او در آن سفر همراهیش کند.
و عبدالله به او این اذن را بدهد و مخالفتی نکند.
زینب دست از دامان امام زمانش بر نمی دارد ،حتی اگر در این میان
آن قدر او را بر خارهای بیابان بدوانند،که پاهایش آبله کند.
و چقدر زیبا شهید دستغیب می فرمایند:
“به همان درجه ای که حسین علیه السلام بر مسلمین حق دارد.
خواهر غمدیده اش عقیله ی بنی هاشم هم بر جمیع مسلمین تا قیام قیامت حق دارد.”
آری !اگر این بانوی فداکار نبود، قیام ابا عبدالله الحسین علیه السلام هم
به نتیجه نمی رسید،باید شیرزنی چون بی بی زینب سلام الله علیها باشد.
که ندای مطلومیت برادر را به گوش همگان برساند.
و با ندای رسای خویش، آن چنان کاخ ظلم را بلرزاند که گویی بار دیگر
این حیدر کرار است،که سخن می گوید.
که اگر رشادتهای بی بی زینب سلام الله علیها نبود .
دشمن در بوق و کرنا می کرد،که امام حسین علیه السلام خیال فرمانروایی
و به دست گرفتن قدرت را داشت و ما به جنگ او رفتیم و براو پیروز شدیم .
آری!و چقدر زیباست معامله کردن با خدا، برای اثبات پایداری در راهی که
خشنودی حق تعالی را در پی دارد.
شهادت بی بی زینب کبری سلام الله علیها،اسوه ی صبر و بردباری
بر همه ی مسلمانان و شیعیان راستین ایشان ،تسلیت باد/ م . ی
منبع:اقتباسی از کتاب زندگانی فاطمه زهرا و زینب کبری سلام الله علیها
عبد الحسین دستغیب،انتشارات:کانون تربیت 1362