مگر می شود دوستدار یوسف زهرا ارواحنا فداه ،در طول هفته مراقبت کند و جمعه از یاد مولایش غافل باشد؟!
امروز در جلسه ی روضه خوانی حوزه ،سرکار خانم قیاسی سخنرانی اشان
را با سوالی قابل تاملی شروع کردند،ایشان فرمودند:شما چرا روضه می آیید؟
می ترسید رها شوید؟اما بعضی ها می گویند ما که خندان می رویم،هر چه
می خواهد پیش بیاید،انسان ها موقعیت هایشان با هم متفاوت است،بعضی ها
متوسط الحالند،بعضی ضعیف و رهایند و بعضی دیگر شدید الحالند،یعنی دائم
المراقبه اند،یکی از راه هایی که می توانید بفهمید شدید الحال هستید یانه ؟
به این بنگرید که روزهای دوشنبه و پنج شنبه که نامه ی اعمالتان به یوسف زهرا
ارواحنا فداه می رسد، شما چقدر مواظب اعمال و رفتارتان هستید؟چند بار عصبانی
شدم و داد زدم؟چند بار لجبازی کردم،چند بار باید چیزی که نمی شنیدم را گوش فرا
دادم؟چند بار نماز اول وقتم را برای چیزهای بیهوده از دست دادم؟
و مگر می شود کسی این قدر مراقبت کند و جمعه از یاد حضرت غافل باشد؟
پیغام یکی از دردانه های مهدی فاطمه را به آقای حسنی رحمة الله علیه شنیده ای؟! این لباس ماست،کنارش موسیقی گوش نده!!
امروز خانم قیاسی حفظه الله از آن عزیز دُردانه های مهدی فاطمه ارواحنا فداه
سخن گفتند که آن قدر مونس لحظات مولا شده اند که با اذن حضرت برای دیگران
پیغام می برند و یکی از آن ها کسی ست که پیغامی را از طرف امام زمان عج الله
تعالی فرجه برای آقای حسنی،امام جمعه ی کرمان که دیگر در قید حیات نیستند
می برد، پیغامی که دنیا یی حرف در آن خوابیده از این قرار است،به آقای حسنی
بگویید دعای ندبه را ترک نکند،گاهی می گوید کرمان می روم گاهی می گوید به قم
می روم ،بگویید کرمان بماند و دیگر این که کنار عمامه ی ما موسیقی نگذارد،وقتی
پیغام را آقای حسنی از طرف عزیز زهرا دریافت کرد فرمود:آری من گاهی دعای ندبه
را می خواندم گاهی هم آن را ترک می کردم، اما از این به بعد مراقبت می کنم،
هیچ کس از قضییه ی رفتن من به قم اطلاعی نداشت،گاهی هم برای این که
از اخبار مطلع شوم کنار رادیو دراز می کشیدم و اخبار را ز رادیو bbc گوش می دادم.
که از آن موسیقی هم پخش می شد.
و چه زیبا امام زمان ارواحنا فداه می خواسته بگوید:این لباس ماست ،کنارش موسیقی گوش نده.
خدایا ما را جزء یاران واقعی حضرت مهدی صاحب الزمان ارواحنا فداه قرار بده.آمین
چند تابلو در مسیر راهت دیده ای که رویش نوشته باشد:مرکز درمان بد اخلاقی،حسادت،عصبانیت های بی جا؟
وقتی روی حرف های استاد تعمق می کنی ،می بینی چقدر سخنان
زیبا و ارزشمندی را عنوان کرده اند ،خانم رفیعی در جمع خواهرانی که
در مجلس روضه خوانی سید الشهداء علیه السلام در حوزه ی علمیه
دور هم جمع شد ه بودند فرمودند:در سطح شهر که نگاه می کنی .
انواع کلینک ها و درمانگاه ها وتابلوی دکتر های متخصص مغز و اعصاب
و چشم و… الی ماشاءالله وجو د دارد _که البته وجودشان هم ضروری ست_
درمانگاه هایی که همیشه شلوغ است و مردم حاضرند تا ساعت 12 شب
هم بنشینند تا نسخه ای برای درد جسمی اشان بیابند و حوصله اشان
هم سَر نمی رود ،اما چند تابلو در مسیر راهت دیده ای که رویش نوشته
شده باشد:مرکز درمان بداخلاقی،حسادت،عصبانیت های بی جا؟!
اما مجلس سید الشهداء علیه السلام مرکز درمان همه ی امراض روحی و
جسمی ست،نوبتی هم نیست اما بیمار باید بیماری اش را رو کند تا پی
به دردش ببرد،این جا موعظه ها حُکم همان فشار دست طبیب دلسوز را
دارد که درست اشاره به مشکل اخلاقی ات می کند.
خدایا !به گل روی ابا عبد الله الحسین علیه السلام رذائل اخلاقی را از
قلب هایمان بیرون فرما و نام ما را در لیست یاران واقعی اش ثبت کن
السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام
سوزحسینی / پله ی اول معرفت حسینی،تعقل است.
می گویند یک قطره اشک بر مظلومیت سید الشهداء علیه السلام انسان
را بهشتی می کند،اما باید از خود سوال کرد کدام اشک؟
چرا که پله ی اول معرفت،تعقل است،این که امام حسین علیه السلام که
بود و چه خدمت بزرگی به همه ی انسان ها کرد؟ تا مولا و اهداف او را نشناسم.
سوز و گریه ی ما کاری از پیش نمی برد، در یک مجلس ختمی چند نفری، خیلی
بیشتر از بقیه سوز دارند و گریه می کنند،می فهمی با متوفی نزدیک اند،با همه ی
وجود فهمیده اند که چه عزیزی را از دست داده اند،در مجالس سید الشهدا علیه السلام
هم این گونه است که گاهی کسانی با تمام وجود مولا را درک می کنند و گریه اشان
برای مشکلات خودشان نیست.
خدایا !به ما سوزحسینی عنایت کن تا همین ماه صفر امسال بفهمیم امام حسین
علیه السلام که بود و چه کرد؟ معرفت ما را روز به روز نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت
علیهم السلام بیشتر بگردان.آمین
اقتباسی از سخنان گهربار خانم رفیعی استاد حوزه
بی فکری و بی خردی در کربلا، باعث شد سَر عزیز فاطمه علیه السلام بالای نیزه رود !!
بحث عقل فاکتور بسیار مهم، برای هر انسانی ست که خدای متعال و انبیا ءالهی
بر آن تاکید زیادی کرده اند و لذا برای پرورش عقول باید تفکر کرد،این که روایات ما
یک ساعت فکر را از 70سال عبادت بالاتر می داند، عبادتی را می گوید که در کنارش
فکر و تعقل باشد.
بی فکری و بی خردی باعث شد سَر سید الشهدا علیه السلام بالای نی برود.
خدایا! عبادات و نماز و روزه های دشمنان امام حسین علیه السلام به دادشان نرسید.
چون تعقل و تفکر پشتوانه ی عباداتشان نبود ،چون نتوانستند حرف حق را از باطل
تشخیص دهند،کمکمان کن حسین زمانمان سید علی خامنه ای حفظه الله را با درکی
درست یاری کنیم.
اقتباسی از سخنان استاد بزرگوار حوزه خانم رفیعی حفظه الله
اگر فهم و درک انسان زیر سایه ی دین قرار نگیرد،حرص و طمع مانع شنیدن ندای حق ولی زمان می شود.
استاد از ویژگی های مشترک انسان و حیوان می گفتند، ایشان فرمودند:
انسان می خورد،حیوان هم از خوردن لذت می برد،انسان آب می آشامد.
حیوان هم.
اگر انسان عقلش را منهای خود کند،از حیوان هم پست تر می شود و به
فرموده ی قرآن “اولئک بَل هُم اَضل” می شود،شیر که حیوانی درنده است
وقتی شکاری را می خورد،بقیه ی این شکار را برای حیوانات دیگر می گذارد.
اگر بشر قدرت فهم و درکش در زیر سایه دین قرار نگیرد،چنان حرص او را در بر
می گیرد که لاشه اش را هم به کسی نمی دهد و لذا در حادثه کربلا چون فهم
و درک درستی نداشتند،حب شهوت و مُلک ری آنها را فریفت.
سکه های زر وسیم یزید چشم طمعشان را کور کرد بود و چشم و گوش بسته
تسلیم شدند و صدای “هَل من ناصرٍ یَنصُرنی"سید الشهدا علیه السلام ا نشنیدند.
اقتباسی از سخنان سرکار خانم رفیعی استاد حوزه