علامه امینی رحمة الله علیه:از خدا می خواهم صدها سال به من عمر بدهد،تا شبانه روز در مظلومیت امیر المومنین علیه السلام اشک بریزم.
دیروز استاد دستمالچی حفظه الله از عشق علما و بزرگانی گفتند ،که ارادتی
فراوان به ائمه ی اطهار به ویژه امیر المومنین علیه السلام داشته اند.
از علامه امینی رحمة الله علیه گفتند ،زمانی که لندن در بستر بیماری بودند
و توان سخن گفتن برایشان به شدت دشوار شده بود.
فرزندبزرگوارشان نقل می کنند: دیدم چیزی را دارند زیر لب زمزمه می کنند.
رفتم جلوتر به ایشان عرضه داشتم ،آقا چیزی می خواهید؟ به سختی فرمودند.
“از خدا می خواهم صدها سال به من عمر دهد، تا شبانه روز در مظلومیت
امیر المومنین علیه السلام اشک بریزم.”
و امروز صبح مدیریت حوزه که چند روزی ست از نجف بر گشته اند، با بغض گلو
و اشک چشم فرمودند :کاش این حرف ها را قبل از رفتن به نجف آموخته بودم.
از دیروز تا حالا حالم دگرگون است،مثل تیری که به قلبی بخورد و متلاشی شود.
حالم این گونه است و خوش به حال کسانی که همیشه در زندگیشان به دنبال
لبخند رضایت مولا امیر المومنین علیه السلام هستند.
وصال یار / دردی ندارم اما غم دارم،غم دوری از محبوب
این روزها درد بعضی ها نداری و فقر است،درد بعضی ها نداشتن خانه و وسیله ی
مناسب است ،غم این که چرا من از همسایه ام یا فلان فامیلم کمتر در رفاهم گاهی
بعضی اشخاص را آزار می دهد،اما چقدر زیبا وقتی از آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی
رحمة الله علیه آن گاه که در بستر بیماری روزهای آخر عمر را می گذرانند سوال
می کنند :"آقا آیا دردی دارید؟ایشان می فرمایند:خیر دردی ندارم ولی غم دارم،غم
دوری از محبوب.یکی از مراقبین ایشان می گفت:در چند ماهه آخر عمر که گویا
می فهمیدند، وصال به محبوب نزدیک شده،بیشترین ذکری که بر لب داشتند"یا الله “بود.
راستی هیچ وقت غم دوری از مولا امام زمان ارواحنا فداه ما را سخت آزار داده است ؟
آیا غم دوری از قرآن ما را رنجیده خاطر ساخته یا نه؟
به غیبت یوسف زهرا عج الله تعالی فرجه الشریف خو گرفته ایم و فقط فرجش را در قالبی
از الفاظ و گاهی در دعای فرج از خدا می خواهیم.اما چقدر بین حرف و عملمان فاصله ست؟
منبع:توصیه هایی از علما،آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی،مجموعه دوم،محمد علی قاسمی،تهران
لوح نگار1391ص30
آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی رحمة الله علیه:"بنده به نیابت از همه ی مومنین روزی 70 مرتبه استغفار می کنم."
ازخانم خاتم الحسینی معاون فرهنگی حوزه علمیه ی حضرت زینب سلام الله علیها
یک چیز زیبا آموخته ام و آن این که به هر بزرگی برخورد می کنند، از ایشان نصیحتی
می خواهند،اصولاً سیره ی انسان های خوب این است که برای رسیدن به موفقیت
و سعادت دنیا و آخرت نصیحت هایی از علما می خواستند، از جمله شخصی که از
آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی رحمة الله علیه خواسته بود، او را نصیحت کنند.
ایشان فرموده بودند:"بنده به نیابت از همه مومنین روزی 70مرتبه استغفار می کنم.”
و چقدر زیبا با جمله ای به من و شما درس به یاد دیگران بودن می دهند و بدانیم اگر
تنها به فکر خودمان باشیم هنر نیست، که اگر توانستیم گرهی را با حرفی یا ذکری
بگشائیم مورد رضایت خالق مهربان قرار گرفته ایم.
منبع:توصیه هایی از علما،مجموعه دوم،محمد علی قاسمی،تهران:لوح نگار1391ص30
پناه بر خدا / مگر می شود قرآن بخوانی و مورد لعن هم قرار گیری؟!
رسول رحمت و مهربانی با تاکید بر حدیث ثقلین به ما آموخت اگر می خواهیم .
به سعادت دنیا و آخرت نائل شویم،باید در زندگی هایمان قرآن و عترت را با هم
و در کنار هم اهمیت دهیم .
نمی شود یکی را بها دهی و از کنار دیگری بی تفاوت رد شوی وچه انداه عجیب
است که گاهی کسی فکر می کند دارد قرآن می خواند و شاید این کار خوبش
چقدر مورد رضایت خدا شود ،اما نه تنها خدا را خشنود نمی کند؛ که مورد لعن
هم قرار می گیرد و چه زیبا آیت الله ناصری می فرمایند:"قرآن به تنهایی بسیار
با ارزش است اما در کنار ولایت دارای اثر است…کسانی که قرآن می خوانند اما
دارای ولایت نیستند،مورد لعن قرآن قرار می گیرند،همچنین کسانی که قرآن
می خوانند اما به آن عمل نمی کنند هم مورد لعن قرآن هستند.”
خدایا به حق مولایمان علی علیه السلام کمکمان کن جزءهیچ کدام از این
دسته ها نباشیم و لبخند رضایت را بر لبان ائمه ی اطهار علیهم السلام بنشانیم.
اقتباسی از کتاب توصیه هایی از علما،شیفته ی یار،محمد علی قاسمی،تهران
لوح نگار 1391 ص18
طرز تفکری که انسان را به بن بست می رساند / گله و شکایت از خدا تعطیل.
بعضی وقتها وقتی جواب سوالی برایت لا ینحل مانده و تو به نکته
یا جمله ای می رسی که برای آن فکر و سوالت فتح بابی می شود.
واقعا خوشحال می شوی و خداوند را با همه ی وجود سپاس می گویی.
امشب به جملات زیبایی از آیت الله العظمی مظاهری حفظه الله برخوردم.
ایشان هم معتقدند که عده ای از انسان ها به محض این که با مشکلی
روبه رو می شوند، گناه را به گردن خدا و دیگران می اندازند تا به این وسیله
خود را تبرئه کنند و چه مثال زیبایی عنوان می کنند.
می فرمایند:"اگر کسی در وسط دریا درون یک قایق نشسته باشد و قایق او
کج شود، چنان چه شنا بلد نباشد و نتواند چاره ای برای نجات خود بیندیشد.
اول کاری که می کند گله و شکایت از خداست،پس از آن مردم و زمانه را متهم
می کند … و این طرز تفکر، انسان را به پوچی رهنمون می شود و نهایتاً منجر به
تباهی او می گردد،حال اگر کسی که در قایق نشسته است ،شنا بلد باشد و با
صبر و حوصله برای نجا ت خود تلاش کند،قطعا موفق می شود…انسان هر لحظه
باید احتمال دهد با مشکلاتی و معضلاتی مواجه خواهد شد که حل آن مشکلات
علاوه بر صبر و حوصله،نیاز به کوشش فراوان دارد.”
بیاییم دوستی هایمان را در حق این خالق مهربان اثبات کنیم.
منبع:توصیه هایی از علما، مجموعه دوم،محمد علی قاسمی،تهران:لوح نگار1391 ص16
از حاج محمد اسماعیل دولابی رحمة الله علیه سخن می گویم / در دنیا التماس دعا گو نشوید.
امروز به مطلب زیبایی از یک دلباخته ی الهی برخوردم،از حاج اسماعیل دولابی
رحمة الله علیه سخن می گویم،آن گاه که کسی به او التماس دعا می گفت ایشان
می فرمود:"من مستجاب الدعوه نیستم اما اگر باشم چه دعایی می خواهی بکنم؟
وقتی آن شخص می گفت:دعا کن خدا حجم را قبول کند،ایشان این گونه جواب می داد
که: آیا خودت حجت را قبول داری؟ و وقتی آن شخص در جواب “نَه"می گفت ،ادامه می داد.
که:آه وقتی خودت قبول نداری من چه بگویم؟ می فرمودند” در نماز جماعت می گوید.
التماس دعا،دعا کن خدا نماز ما را قبول کند.گفتم:آیا خودت نمازت را قبول داری؟گفت:نه!
وچقدر جملات این عارف بزرگ به دل می نشیند، وقتی چون پدری مهربان با دلسوزی
می فرماید:"یک وقت کلاه سرت نرود به من بگویی التماس دعا..کاری را که خودت
قبول نداری را من چگونه به خدا غالب کنم…پنجاه سال است که دارم به شما
می گویم که خودتان را جمع کنید.کلاه سرتان نرود. در دنیا التماس دعا گو نشوید.
منبع:توصیه هایی از علماء،حاج اسماعیل دولابی،محمد علی قاسمی،مجموعه دوم
تهران:لوح نگار1391ص12