در کدام عمل نیک ،پیرو سید علی قاضی طباطبایی رحمة الله علیه هستیم؟
سخن گفتن از علمایی چون،سید علی قاضی طباطبایی رحمة الله علیه
که دریایی از معرفت و عشق به خدا بود ،بسی سخت و دشوار است.
او که با آن همه بندگی به درگاه معبود، به شاگردانش می گوید:
من لنگه کفش ،انسان های کامل هم نمی شوم.
آنها که به دنبال نام و نشانی نبودند،بلکه در عشق به خدا فانی شدند.
و خود را چون قطره ای به دریای محبت الهی رساندند.
او که اثر ذکر نورانی“اَلّلهُمَّ اَغننی بحَلالکَ عَن حَرامکَ وَبفَضلکَ عَمَّن سواک”
را چون کیمیایی در زندگی می داند.
علامه،بین الطلوعین به قبرستان وادی السلام می رفت.
و شاگردانش را هم به این کار ،توصیه می کرد.
یکی دیگر از سفارشات این عالم بزرگ به شاگردانش این بود که :
حدیث عنوان بصری را همراه خود داشته باشند.
و هفته ای یکی دو بار آن را مطالعه کنند.
این قدر عشق و ارادتش به سیدالشهداء علیه السلام زیاد بود که
در مجالس روضه ،خودش کفش مهمانها را جفت می کرد.
و تمام هستی اش را از زیارت عاشورا و قرآن می داند.
او می خواهد گمنام بماند تا هرگز خود پرست نشود و راه خدا پرستی پیشه می گیرد.
تا به قرب الی الله نایل شود.
تمام کارها و اعمال سید علی قاضی طباطبایی،رنگ خدایی به خود دارد.
حرف زدنش،عبادتش،ذکرش،راه رفتنش ،همه برای خداست.
آن قدر به نماز اهمیت می دهدکه می فرماید:"اگر کسی نماز واجبش را ،اول وقت
بخواند و به مقامات عالیه نرسدمرا لعن کند.”
علامه حسن زاده ی آملی، حفظه الله ایشان را از اُعجوبه های دهر می داند.
و آیت الله کاشانی که از شاگردان ایشان است ،می فرماید:قاضی خدایی محض بود.
خداود او را در دنیا با فقر امتحان کرد.اما این عارف بزرگ،از تمامی امتحانات الهی
سر بلند بیرون آمد.
او معتقد بود انسان در ناداری ها و سختی ها بیشتر به خدای بزرگ توجه دارد.
او آن قدر به همه ی چیزهای اطرافش توجه دارد که از یاد سبز ی فروش فقیر محله نیز
غافل نیست.
و لذا وقت خرید، کاهو های پلاسیده ،با برگهای زرد و خشن را انتخاب می کند تا هم
کمکی به زندگی این مرد فقیر کرده باشد.
و هم از طرفی خدای ناکرده او را به مجانی گرفتن عادت ندهد.
به راستی ما در کدام یک از اعمال نیکوی سید علی قاضی طباطبایی شبیه او عمل
می کنیم؟
منبع:اقتباسی از کتاب عطش،انتشارات موسسه ی فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس،چاپ 11،تهران1387