در هر خاطره ی استاد هزاران حرف نهفته است / قول،قول است.
“در منزل مهمان داشتم،به آنان وعده داده بودم ساعت 6 خودم را می رسانم،ولی به
دلیل ترافیک و مشکلاتی در مسیر،ساعت 6/30 رسیدم.
مهمان پرسید:چرا دیر آمدی؟گفتم :در راه چنین و چنان شد.گفت :سوالی دارم؛گفتم
بفرمائید.گفت:اگر شما با مقام [معظم]رهبری ساعت 6 ملاقات داشتی چه می کردی؟
گفتم: سر دقیقه می رسیدم.
گفت:پس پیداست تو به من اهمیت ندادی،تو به من ظلم کرده ای.
من و امام زمان علیه السلام از نظر حقوق اجتماعی مساوی هستیم،قول قول است.
شرمنده شده و معذرت خواهی کردم.”
خدایا! ای معبود دوست داشتنی ام، ما را شرمنده ی امام زمانمان نگردان.
خاطرات حجة الاسلام قرائتی(1)سید جواد بهشتی،تهران،مرکز درسهایی از قرآن،چاپ
دوم 1383 ص 80_81
وخدایی که همین نزدیکی ست / او که مهربانی اش همیشه شامل حالم شده.
چه زیباست وقتی خدا در همه ی زندگیمان حضور داشته باشد،وقتی لحظه ای
از یاد این خالق هستی بخش غافل نباشیم و این درس بزرگ را از رسول مهربانی ها
بیاموزیم آن گاه که “کافری حضرت محمد صلی الله علیه و آله را دید که در جایی خوابیده اند
و در حال استراحت هستند گفت: بَه بَه چه جای خوبی ! نه کسی او را می بیند و نه سلاحی
دارد که از خود دفاع کند.
آرام شمشیر را کشید و آمد تیزی شمشیر را روی گلوی ایشان گذاشت ،وقتی حضرت محمد
صلی الله علیه و آله چشم باز کردند، دیدند ایشان بی سلاح و کافر مسلح است .
کافر گفت: کیست که تو را از دست من نجات دهد؟پیامبر اکرم اصلا نترسیدند و فرمودند.
خدا نجات می دهد، کافر گفت :حالا ببینم چگونه نجاتت می دهد و شمشیر را بالا برد که بزند.
پایش لغزید و به زمین خورد و شمشیر از دستش رها شد و در هوا شروع به چرخیدن کرد.
حضرت به چابکی از جا جستند و قبضه ی شمشیر را گرفتند و زیر گلوی کافر گذاشتند و
فرمودند:حال کیست که تو را نجات دهد؟ گفت کرم و لطف شما ،حضرت شمشیر را به او دادند
و فرمودند:برو.
کافر چند قدم رفت ولی باز گشت و گفت “اشهَدُ اَن لا اله الا الله و اَشهَدُ اَنَّ محمد رسول الله”
معبودا!به ما ادب بندگی بیاموز و ما را از شیعیان واقعی پیامبران و ائمه ی اطهار علیهم السلام قرار ده.
منبع :گزیده ای ازسخنان استاد شایق حفظه الله
انسان تا سوخت گیری نکند،قدرت حرکت ندارد و اگر پیوسته براند به روغن سوزی می افتد.
زندگی نامه ی امام راحل رحمة الله علیه راکه مطالعه می کنیم،سراسر درس های
زیبا و پند آموزی دارد که می تواند برای زندگی بهتر هر مسلمان و عاشق مکتب امام
راه گشا باشد.
حجة الاسلام قرائتی حفظه الله در رابطه با تلاوت قرآن این عارف بزرگ از زبان یکی از
فقهای شورای نگهبان عنوان کرده اند که:"امام روزی چند بار قرآن می خواند،وسط
کارهای اجتماعی اش می نشست و قرآن می خواند،آری،انسان تا سوخت گیری نکند.
قدرت حرکت ندارد،اگر پیوسته براند سوخت تمام می شود و به روغن سوزی می افتد.”
معبودا! کمکمان کن رهرو راه امام راحلمان باشیم و انس با قرآن ،این کتاب آسمانی را در
زندگی امان هرگز فراموش نکنیم.بر روح امام حق خمینی صلوات.
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
منبع:خاطرات(2)حجة الاسلام قرائتی،سید جواد بهشتی،چاپ دوم،تهران:مرکز فرهنگی
درسهایی از قرآن 1383 ص89
اندکی تامل / در طول روز،برنامه ای هم بین خودمان و خدا بگذاریم.
از آدم هایی که در اطراف ما هستند می شود، درسی بزرگ
گرفت تا در برنامه ریزی روزانه امان اندکی تامل کنیم و برنامه ای
هم بین ما و خدا در طول شبانه روز تنظیم گردد.
مطلب زیبایی خواندم که از زبان حجة الاسلام قرائتی حفظه الله
نقل شده،ایشان می فرمایند:“پزشکی در حالی که برای استفاده
از تلفن عمومی دنبال 2 ریالی می گشت، از دستفروشی که ظرفی
از دو ریالی جلویش بود،دو ریالی گرفت.
وقتی خواست به او پول بدهد،دستفروش امتناع کرد و از او نگرفت.
پزشک گفت:پس انگیزه ات از این کار چیست؟دستفروش گفت:من
برنامه ای بین خودم و خدا دارم که هر روز صبح مبلغی می دهم و
برای عابرین دو ریالی می گیرم، تا ذخیره ی آخرتم باشد.
پزشک از این خصلت خوشش آمد و خواست برای تشویق پول خوبی
به او بدهد،اما او قبول نکرد.
دستفروش پرسید:شما چکاره هستید؟گفت:پزشک هستم.گفت:تو
هم اگر می خواهی کاری انجام بدهی،هفته ای یک روز به خاطر خدا
مردم را رایگان ویزیت کن،پزشک تابلویی نصب کرد که شب های جمعه
ویزیت بیماران مجانی است.”
یادمان باشد این برنامه ی بین ما و خالق منان نفعی به حال خدا ندارد.
این ما هستیم که چون قطره ای باید وصل به دریای رحمت خالق
هستی بخش شویم.
منبع خاطره:خاطرات (2) حجة الاسلام قرائتی،سید جواد بهشتی،چاپ
دوم،تهران:مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن 1383 صص 61_60
این گونه باشیم ./ جایی که نیاز مقدم بر پُست و مقام می شود.
به آدم هایی که با عوض شدن موقعیتشان باز هم مانند قبل
قبل خوب و زیبا عمل می کنند و امکانات جدید باعث غفلتشان
از یاد خدا،خانواده و مردم نمی شود؛ باید آفرین گفت.
امروز روز شهادت دو شهید بزرگواری ست که نامشان برای همیشه
در تاریخ ماندگار شد،آری!از شهیدان رجایی و باهنر رحمة الله علیه
می نویسم ، چرا که ریاست باعث نشد از یاد محرومان غافل شوند.
و چه زیبا حجة الاسلام قرائتی حفظه الله در باره ی شهید رجایی
می فرمایند:“خدا رحمت کند شهید رجائی را،در زمان ریاست جمهوری
خود گفته بود:من می خواهم وزرای من کوچک ترین اتاق های وزارتخانه
را داشته باشند،یعنی اتاق ها بر اساس نیاز تقسیم شود،نه بر اساس
پُست و مقام.”
خداوند روح این شهدای خدمتگزار رحمة الله علیه را مورد مغفرت خود قرار دهد.
منبع خاطره:خاطرات (2) حجة الاسلام قرائتی،سید جواد بهشتی،چاپ
دوم،تهران:مرکز درسهایی از قرآن 1383 ص50
-
مِحَک
گاهی لازم ست اندکی بیندیشیم و کمی تامل کنیم که کجای جاده ی بندگیی ایستاده ایم و کارهایمان را برای رضایت چه کسی انجام می دهیم ؟جایی رسیدند برای این بود که با نیتی خالصانه در راه رضای خدا گام برداشتند،حجة الاسلام قرائتی حفظه الله می فرمودند:
“مرحوم شهید بهشتی یک روز به من گفت:آیا در باره ی ریشه و انگیزه و نتیجه سخنرانی هایت فکر کرده ای و خود را محک زده ای؟گفتم چطور؟فرمود:کجا کلاس داری؟گفتم:کاشان،فرمود:در مسیر قم تا کاشان در باره ی انگیزه و نیت خود فکر کنید.
خیلی می تواند کارگشا باشد که آیا این سخنرانی جهت توقعات مردم است یا موقعیت
زمان یا تحت تاثیر جوّ اجتماعی و یا…؟!”
دعا کنیم نیت هایمان خدایی شود و کار را برای رضایت خالقی انجام دهیم که تنها اعمال
خالص را از ما قبول می کند و وقتی کارها و اعمال خدایی شد ،لحظات زندگی سرشار از یاد خدا می شود.
منبع خاطره :خاطرات(2)حجة الاسلام قرائتی،سیدجواد بهشتی تهران،چاپ دوم:مرکز
فرهنگی درسهایی از قرآن1383 ص95