در هر خاطره ی استاد هزاران حرف نهفته است / قول،قول است.
“در منزل مهمان داشتم،به آنان وعده داده بودم ساعت 6 خودم را می رسانم،ولی به
دلیل ترافیک و مشکلاتی در مسیر،ساعت 6/30 رسیدم.
مهمان پرسید:چرا دیر آمدی؟گفتم :در راه چنین و چنان شد.گفت :سوالی دارم؛گفتم
بفرمائید.گفت:اگر شما با مقام [معظم]رهبری ساعت 6 ملاقات داشتی چه می کردی؟
گفتم: سر دقیقه می رسیدم.
گفت:پس پیداست تو به من اهمیت ندادی،تو به من ظلم کرده ای.
من و امام زمان علیه السلام از نظر حقوق اجتماعی مساوی هستیم،قول قول است.
شرمنده شده و معذرت خواهی کردم.”
خدایا! ای معبود دوست داشتنی ام، ما را شرمنده ی امام زمانمان نگردان.
خاطرات حجة الاسلام قرائتی(1)سید جواد بهشتی،تهران،مرکز درسهایی از قرآن،چاپ
دوم 1383 ص 80_81