هی نگو دلم این طور می خواهد،دلم آن طور می خواهد،ببین خدا چه می خواهد.
در زندگی بزرگان و علما که دقیق می شوی می بینی ره صد ساله را یک شبه نپیمودند.
سالها خون جگر خوردند تا عبد واقعی خدا بشوند و مواظب تمام رفتارهایشان در برخورد با
دیگران بودند،تنها از یک چیز می ترسیدندو همه ی کارهایشان فقط برای رضای خدا بود .
چقدرسخنانشان به دل می نشیند.باز هم از مرد طریق،شیخ رجب علی خیاط می نویسم.
می فرماید:
“هی نگو دلم این طور می خواهد،دلم آن طور می خواهد،ببین خدا چه می خواهد.
اگر بخواهی خدا تو را صدا کند،قدری معرفت پیدا کن و با او معامله کن.
چرا این قدر دور خودت می چرخی؟!خدا را بخواه.
و همه ی خواستنی ها را مقدمه ی وصل او قرار بده.”
و این گونه می شود که نام کسانی چون شیخ رجب علی خیاط رحمة الله علیه
برای همیشه در یادها می ماند،بزرگی که در پیمودن طریق بندگی برای خود برنامه داشت.
و هدفش را تا بی نهایت فقط برای خدا ترسیم کرده بود.روحشان شاد
منبع:مرد طریق،محمد علی قاسمی،تهران:لوح نگار1391ص8