اگر خدا را دوست داری،چرا با او حرف نمی زنی؟!
آدم های بزرگ در عین حال که خودشان حرف های زیادی برای گفتن دارند، اماسعی می کنند.
از هر چیزی که مایه ی عبرت باشد، درسی بیاموزند. حجة الاسلام قرائتی می فرمودند:
من از یک دختر 11ساله درسی گرفتم، آمد پیش رئیس آموزش و پرورش گفت :من یک کار شیرینی
کردم ،مادرم که نماز نمی خواند را نماز خوان کردم.پرسیدند :چطور؟گفت یک روز با مادرم نشستم
و با او حرف زدم.گفتم مامان تو منو دوست داری؟!مادرم گفت :تو عزیز دل من هستی، تمام زحمتی
که می کشم به خاطر توست،گفتم :اگر منو دوست داری آیا دوست نداری با من حرف بزنی؟گفت چرا.
بعد گفتم خدا را هم دوست داری؟گفت بله ،گفتم :پس چرا با او حرف نمی زنی؟
و مگر نه این که با یاد خدا دلها آرامش می یابد"اَلا بِذِکرِ الله تَطمَئِنُ القُلوب”
و حضرت ابراهیم علیه السلام عاشقانه ، 1200 کیلومتر را به همراه همسر و فرزند،می پیماید تا اهمیت یادخدا و نماز را به ما بفهماند.
و لقمان چه قدر زیبا فرزندش را مورد خطاب قرار می دهد و می گوید :
“یابُنَیَّ اَقم الصلاة"و خوشا به حال والدینی که تنها به فکر فراهم کردن مادیات
برای فرزندانشان نیستند و به امر نماز و عبادت فرزندانشان هم با محبت توجه
دارند و سپس استاد نکات زیبایی از همین آیه بیان کردند.
1:به فرزندت توجه کن و به حرف هایش گوش بده.
2:او را با مهربانی مورد خطاب قرار بده چرا که قرآن مثل کتاب قانون نیست.
که تنها اصل و تبصره ها را به ما یادآ وری کند، بلکه قرآن کتاب قانون به
علاوه ی خطاب است.
3:در این خطاب ناراحتی و تندی جایی ندارد.
4:احترام فرزند باید در کلاس درس خانواده بهترین چیزهایی که باید آنها را بیاموزد.
و در زندگی به کار ببرد را خوب فرا گیرد.
5:امربه نماز:گاهی هم در کنار همه ی محبت ها و مهربانی ها امر نماز را به آنها
یاد آور شد،آری و به راستی که برای تربیت این آینده سازان مملکت والدین تمام
تلاششان را به کار گیرند،شاید حتی لازم باشد که روزی انسان به خاطر بعضی
موانع ، برای رشد معنوی فرزندانش هجرت کند؛ مثل حضرت ابراهیم علیه السلام
که از فلسطین تا مکه 1200کیلومتررا با همسر و فرزند طی می کند، تا بگوید:
“ربَنا انّی اَسکَنتُ من ذریتی بواد ذی زَرع"این همه فاصله را می پیماید.
تا هدف زیبای خود را ترسیم کند.ربنا لیُقیم الصلاة”
خدایا !این همه راه را با عشق آمدم تا نماز را اقامه کنم.
قسمتی از سخنرانی ارزشمند حجة الاسلام وحیدی از قم.