غصه نخورید اگر گاهی ،همه ی درها بسته می شود.
ما نبودیم خدا ما را آفرید،خدا خواست در بود و نبود، باشیم.
در بودها ،نه جمادیم ،نه گیاه ونه حیوان، ما را انسان خلق کرد .
و در انسانها هم ما را عاقل آفرید،می شد عقل نداشته باشیم.
می توانست حافظه را از ما بگیرد،اسم خودمان را هم فراموش کنیم.
تا حالا فکر کردی اگر پلک چشمت فنر نداشت، چه می کردی؟
تا حالا دقت کردی روی دستت خدا پوست زاپاس گذاشته ،که وقتی
می خواهی آن را خم کنی ؛راحت این کار را انجام دهی؟
تاحالا به خاطر انگشت شصت دستت، خدا را شکر کرده ای؟
اگر این انگشت را بگذاری کنار، چطور می خواهی دکمه های لباست
را ببندی ،یا نخی را سوزن کنی؟درسته فقر ،مشکلات خانوادگی و
تلخی هائی در زندگی هست ، آدم هاخیلی خوشبختند ، اما هنوز سَر نخ
را پیدا نکرده اند،پس غصه نخورید اگه گاهی همه ی درها بسته می شود .
مشکلات را کنار مشکلات دیگر بگذارید آسان می شود.
قسمتی از سخنرانی حجة الاسلام قرائتی حفظه الله علیه