صدايت مي زند....مي شنوي؟!!
امام جماعت مسجد اعلام کرد: در روز پنج شنبه، در ماه مهمانی خدا
در خانه خدا ، به این بنده خدا کمک کنید.
سرمو رو بالا آوردم پیرزنی رو به روی جمعیت در قسمت خانم ها ایستاده
بود. گاهی نگاه جمعیت می کرد، چشماش به دنبال دستایی بخشنده
سوسو می زد .گاهیم چادرشو تو صورتش می کشید.
نمی دونم حس و حال دلش رو. با خودم گفتم آی پیرزن کاش تو این روز
عزیز و ماه عزیز جایی دستتو دراز می کردی که بی نهایت می بخشه .
کاش اون بخشش رو با این کمک های حداقلی معاوضه نمی کردی.
یادم افتاد به این فراز ابو حمزه ثمالي که:"اَلحمدُ لله الذی اَدعوهُ فَیُجیبُنی”
حمد و سپاس مخصوص خداوندی ست که می خوانمش و پاسخم
می گوید.
او تضمین کرده روزی بندگانش رو، او رد کرده بری در خانه غیر از خودش.
خدایا تنها کسی هستي که هم می داني و هم می تواني،پس فراوان ترین
رزق و روزی مادی و معنوی ات را به سوي همه مومنین و مومنات
سرازير كن. به كم قانع نباشيم.
نوشته: مرضيه يادگاري حوزه علميه حضرت زينب سلام الله عليها يزد