قابل توجه آنهایی که مدام می گویند:از ما که گذشت / "حُر، ده دقیقه ای حُر شد."
نمی دانم که هستی و در کجای جاده ی زندگی ایستاده ای،اما امروز باز هم حرف زیبایی
از استاد انصاریان حفظه الله علیه شنیدم که هیچ وقت برای برگشتن و خوب شدن و خوب
ماندن دیر نیست، ایشان فرمودند: “حُر، ده دقیقه ای حُر شد.”
هر چند این ها جزء افرادی اند،که قطعا در وجودشان استعداد خوب شدن را داشتند و چیزهایی
باعث این هدایت شد،اما هر گز نگوییم از ما که گذشت.
امروز این واژه را برای همیشه به دست باد فراموشی بسپاریم و بدانیم از هر جا بگردیم خدای
مهربان مثل همیشه به ما عنایت می کند ،منتهی چقدر خوب است که اشتباهات زندگی را مدام
تکرار نکنیم ،چرا که شاید دیگر فرصتی برای جبران نیابیم/ م . ی
اگر خدایی شدنمان به ساعت و زمان و مکان خاصی محدود نشد ،بفهمیم راه بندگی امان درست است.
در ورزشگاه هر دو تیم آبی و قرمز حضور دارند،یک نفر دلش با آبی هاست،اما قرمز پوشیده.
به نظر شما آیا اصلا در جمع آبی ها راهش می دهند؟می شود بگویی امام حسینی ام اما
دلم یزیدی باشد،می شود بگویی دوستت دارم اما به حرفت گوش نمی دهم و لذا ما به
اهل بیت علیه السلام و امامان معصوم ارادت داریم ،محبت داریم اما گاهی این محبت
لقلقه ی زبان شده،ادعا می کنیم خدا را دوست داریم اما خوب که دقیق می شویم
می بینیم خدا را در زندگی هایمان خیلی غریب گذاشته ایم،پای نفس و شیطان که به
وسط می آید اراده هایمان لنگ می شود،راستی باید همه ی وجودمان خدایی شود،هر
جا که باشیم ،باید خود را از سپاه شیطان دور کنیم. خدایا!دستمان را مثل همیشه تو بگیر.
اقتباسی از سخنان حجة الاسلام ماندگاری حفظه الله
باید فکری به حال فاصله ها ی بین حرف و عمل کرد / این چه محبتی ست ،که اطاعت در پی ندارد؟!
بعضی وقت ها اگر دقت کنیم،می بینیم حرف و عمل ها یکی نیست،چقدر
زیبا حجة الاسلام ماندگاری حفظه الله می فرمودند:جوان است و سالی سه الی
چهار بار به مشهد الرضا می رود اما نماز نمی خواند،این چه جور محبتی ست که
اطاعتی در پی ندارد؟مردم مسجد، دور امام جماعت را می گیرند و قربان صدقه اش
می روند،می گوید پس اجازه دهید من جلو بایستم و شما اقتدا کنید می گویند:نه!
ما فقط شما را دوست داریم اما از ما نخواه که اقتدا کنیم،آیا خدا فقط این همه به مولا
سید الشهدا علیه السلام عنایت کرده که ما او را در میان بگذاریم و دورش بچرخیم؟
راستی به کجا چنین شتابان ره می پیماییم؟باید فکری به حال فاصله ها کرد!!
ابدیت / خزان عمر را باور کنیم!!
چقدر دوست داشتنی اند پیامبران و امامان معصومی که خدای مهربان برای ما
فرستاد،آنها که همیشه به دنبال داروی دردما هستند،وقتی هم بحث قلب
زنگ زده به میان می آید رسول مهربانی ها راه درمان یاد می دهند،می فرمایند:
اگرمی خواهید قلبتان زنگ نزند ،زیاد یاد مرگ کنید.
آری و به درستی که یاد مرگ قلب انسان را خاشع می کند،علامه طباطبایی
رحمة الله علیه زیاد یاد مرگ می کردند و می فرمودند:ابدیت در پیش است.
تا بدنی سالم داریم برای برداشتن و آماده کردن توشه ی آخرت تلاش کنیم، و به
درستی که شاعر چه زیبا سرود که: “هرکه باشی و ز هر جا برسی آخرین
منزل هستی این است.”
وقتی ازامام سجادعلیه السلام سوال می کنند چرا این قدرگریه می کنید؟
می فرمایند:گریه می کنم برای زمانی که روح از بدنم مفارقت می کند،گریه
می کنم برای تاریکی قبرم،برای وحشت لحدم،برای سوالاتی که در قبر از من
می کنند.خدایا !ما را از خواب غفلت بیدارمان کن و مثل همیشه یاریمان نما.
اقتباسی از سخنان ارزشمند حجة الاسلام پور موسوی از تهران
تکلیف یک شبش را ننوشته و نگران است ،ای بدا به حال من که تکالیف هفتاد سالم را انجام نداده ام و غافلم.
کسانی که هر روز شان بهتر از دیروز می شود، مراقبند از هر چیزی
که آنها را متوجه خدا می کند درسی بگیرند،عطار نیشابوری قضییه ی
تاثیر گذاری را نقل می کند که:عالمی از جایی می گذشت بچه ای را
دید گریه می کند به او گفت :چرا داری گریه می کنی ؟با اشک گفت.
تکالیف دیشبم را انجام نداده ام، امروز ناراحتم که جواب معلمم را چه
بدهم؟
آن عالم بزرگوار شروع کرد به گریه کردن، آقا چرا شما گریه می کنید؟
فرمود: این بچه تکالیف یک شبش را ننوشته و نگران است، ای بدا به حال
من که تکالیف هفتاد سالم را انجام نداده ام و غافلم.
خدایا!قبل از آنی که خیلی دیر شود، ما را به تکالیف بندگی امان آشنا فرما.
برگرفته از سخنان ارزشمند حجة الاسلام پور موسوی در منزل آقای سعید فرد
باتلاق / نگذاریم گناه ،خانه ی دلمان را متعفن کند!!
حجة الاسلام پورموسوی خطیبی تواناست که از تهران به یزد آمده اند.
در یکی از جلسات روضه اشان که توفیق شرکت داشتم در مورد قلب
خاشع سخن می گفتند،این که چطور قلب می میرد و بعد این مثال را
فرمودند:اگر جلوی مریضی بهترین مرغ و پلو و کباب را بگذاری نمی خورد.
می گوید: نمی خورم حالم بد می شود،چون بدنش مریض است،بدنش
مسموم شده،عفونت واردش شده و لذا روح من و شما هم گاهی مریض
می شود،گناه اول کسالت و بی حالی می آورد،گناه حلاوت عبادت را از
انسان می گیرد،از قرآن بدش می آید اگر به فریادش نرسی مرحله ی دوم
پیش می آید،حالتی از شک به سراغش می آیدبا خودش می گوید: اصلا
باید نماز بخوانم یا نه؟به دادش نرسی در مرحله ی سوم انکار می کند.
خدایا کمکمان کن تا قلبمان بر اثر گناه نمیرد،گناه خانه ی قلبمان را متعفن
می کند ما را از غفلت بیدار کن، قبل از آنی که در باتلاق گناه غرق شویم.