عارف سوخته / شرح حال آیت الله انصاری همدانی رحمة الله علیه که زندگیش را وقف خدا کرده بود.
به زندگی نامه ی عارف بزرگ آیت الله انصاری همدانی رحمة الله علیه
که می نگرم می بینم با وجود همه ی زندگی ساده اش ، لحظه ای از
یاد خدا غافل نبوده و همه ی تلاششان را می کردندتا کسی غیبتی نکند
و آبرویی از کسی نریزد، من هم این روز ها از کسانی که این همه از آثار
سوء غیبت برایشان گفته ام و باز هم به کارشان ادامه می دهند،دلگیرم.
و خالصانه از این عارف بزرگ می خواهم که برای ما هم دعا کند ،بتوانیم.
خوب باشیم و با مهربانی دیگران را در زندگی راهنمایی کنیم.
این عالم بزرگ به علم آموختن علاقه ی وافری داشت ،چرا که معتقد بود.
علماءکمتر اشتباه می کنند و همیشه به نماز اول وقت ،نماز شب و نوافل
توصیه می کرد و مگر می شود بدون انجام واجبات این چنین به مقاماتی
بلند نائل آمد.
خدایا !تو را به حق این علمای وارسته که لجظه به لحظه ی زندگیشان
را وقف تو کرده بودند ،به ما کمک کن تا ما هم بتوانیم به واجبات عمل
کنیم و از آنچه که خشم تو را در پی دارد دوری کنیم.آمین یا رب العالمین
اقتباسی از کتاب عارف سوخته آیت الله انصاری همدانی،محمد علی قاسمی
چاپ اول،تهران:لوح نگار 1391
دل شکسته
بعضی وقت ها مشکلاتی در زندگی به انسان هجوم می آورد که
به خاطر عملکرد اشتباه خود انسان ها است،اما چه بسا در این میان
خدا را متهم می کنند و چه قدر گاهی اوقات این خدای مهربان در زندگی
بعضی از ما مظلو م است ، دلیل مواجهه شدن با مشکلات را از لسان
شیخ جعفر مجتهدی رحمة الله علیه جویا شویم.
“آقای امیری می گفتند:هنگامی که خدمت آقای مجتهدی رسیدم به ایشان
عرض کردم:مدتی است عیالم مریض می باشد و خود نیز دچار گرفتاری متعددی
شده ام و به طور کلی زندگی نابسامانی پیدا کرده ام،اگر ممکن است دعایی
بفرمایید تا گرفتاری هایم بر طرف شود.
آقا تاملی کرده و فرمودند:بله،کسی که رحمش را از خانه دور کند،این چیزها را
هم دارد،پیرمردی از بستگان از شما دلگیر و ناراحت شده است،شما دل او را
شکسته ا ید،او در آن حال آهی کشیده که به سبب آن،گرفتاری به شما روی
آورده است و تا هنگامی که دل او را به دست نیاورید این گرفتاری ها بر طرف
نخواهد شد و عیالتان روز به روز بدتر می شود.”
راستی اگر خدای ناکرده دلی از دستمان رنجیده خاطر شده، تا دیر نشده
دلش را به دست آوریم،خدایا کمکمان کن تا با زبان یا حرکتی نا به جا دل
کسی را نشکنیم،ادب بندگی به ما بیاموز ای خالق مهربان من
منبع:محمد علی قاسمی،سوخته اهل بیت شیخ جعفر مجتهدی،چاپ اول،تهران
لوح نگار1391 ص8
اگر با غیبتی اتاقی باید عوض شود ،من با گناهانی که بر خانه ی دلم آوار شده اند؛ چه کنم؟!
اگر می خواستند بی توجه به همه ی مسائل اخلاقی باشند، نمی توانستند.
به درجات بالای عرفان برسند،اهل مشارطه ،مراقبه و محاسبه بودند،مراقب زبان
اعضا و جوارح خود بودند،حرفی نمی زدند دلی بشکند یا خدای ناکرده اشکی جاری
شود،هر جا هم که لازم بود از ارشاد دیگران دریغ نمی کردند و علامه طباطبایی
رحمة الله علیه جزء این دسته از علمای بزرگ بود،حجت الاسلام سید احمد فاطمی
نقل می کند:"در اوایل طلبگی ام،روزی مرحوم علامه به حجره ام تشریف آوردند و
فرمودند:"به ظاهر در این جا غیبت شده است!"گفتم:بله؛پیش از آمدن شما،چند نفر
که درسشان از من بالاتر بود،این جا بودند و غیبت کسی را کردند.
علامه فرمودند:"باید می گفتی از این جا بروند،این حجره دیگر برای درس خواندن
مناسب نیست؛اتاق خود را عوض کن.”
اندکی تامل می تواند ما را متوجه این مسئله کند، که رذائل اخلاقی خیلی در عقب گرد
انسان نقش حیاتی دارند،خدایا !خانه ی دلم را با لطف و مهربانی ات، غرق نوربندگی
کن تا سیاهی رذائلی که قصد سُکنی گزیدن در آن جا را دارند ،تاب ماندن نداشته باشند.
منبع:محمد علی قاسمی،علامه عرفان علامه طباطبایی،چاپ اول،تهران:لوح نگار1391 ص16
آیت الله سید علی قاضی رحمة الله علیه:دو،سه روز است در این فکرم که اگر در بهشت نگذارند نماز بخوانیم ،چه بکنیم؟!
می گویند یک ساعت فکر کردن برابر با هفتاد سال عبادت است.
البته فکری که واقعاً بتواند در تحول شخصیت انسان تاثیر گذار باشد.
چند روز است که دارم به فکر آیت الله قاضی رحمة الله علیه، فکر می کنم.
به این که آنها به چه چیزهای با ارزشی می اندیشیدند و من ذهنم را گاهی
به چه چیزهای بی فایده ای مشغول می کنم.
باید بعد از این کمی بیشتر تفکر کنم ،تفکر پیرامون خیلی چیزها و خیلی از آدم ها.
مرحوم قاضی رحمة الله علیه می فرماید:دو ،سه روز است در این فکرم که اگر در
بهشت نگذارند نماز بخوانیم،چه بکنیم؟!
خدایا!ذهنم را مشغول چیزهایی کن ،که فردا قیامت به یقین از من سوال خواهی کرد.
میرزا جواد ملکی تبریزی رحمة الله علیه فرمود:در مجلس شما از مسلمانی غیبت شد،آبروی او رفت و کار من چهل روز عقب افتاد.
این روزها دارم به این فکر می کنم که چرا باید با یک بی توجهی حرفی از کسی
به میان آوریم و بعد بدون این که هیچ سودی برایمان داشته باشد، ثواب اعمالمان
را هم از دست بدهیم،نه حرفی که مهربانی ها را دو چندان می کند و کینه ها را از
دل بیرون می کند.
نه!حرفی که فقط آبرو می برد و توشه ی ثوابها را سبک تر از قبل می کند.
چقدر بزرگان ما مواظب لحظه به لحظه ی زندگیشان بودند،میرزا جواد ملکی تبریزی
رحمة الله علیه هم دعوت مومنی را برای افطار قبول کرد،بعد از صرف افطاری ساده
و مختصر در آن جمع حاضر هر کس حرفی زد، اما به جای این که از خودشان بگویند.
حرف کسی را پیش کشیده و غیبتی کردند و آبرویی ریخته شد،آن عالم بزرگ ناراحت
و دل غمین از مجلس بلند شد،همه تعجب کردند،چه شد که یکدفعه قصد رفتن کردند.
اما ایشان فهمید چه اتفاق ناگواری افتاد، هر چند شاید کسی متوجه آن نشدفرمود:
“در مجلس شما از مسلمانی غیبت شد،آبروی او رفت و کار من چهل روز عقب افتاد.
خدایا از دست نفس سرکش درونمان آن گاه که بخواهد گناهی مرتکب شود و آبرویی
ببرد، به تو پناه می بریم.
منبع:اقتباسی از کتاب می شکنم در شکن زلف یار،حسین سرو قامت ،دفتر چهارم
چاپ ششم،قم:دفتر نشر معارف 1387صص105_104
آیت الله سید علی قاضی رحمة الله علیه:اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد،مرا لعن کند.
خدای بزرگ ومهربان دوست دارد، بنده اش با او حرف بزند و برای همین هدف
از خلقت او را “وَما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الانسَ اِلّا لیَعبُدون"معرفی کرد و نماز همان
چیزی ست، که اگر فردای قیامت از بنده قبول شد؛ نوبت به حسابرسی بقیه ی
اعمال هم می رسد و چه زیبا استاد طریقت آیت الله سید علی قاضی رحمة الله
علیه می فرمایند:“اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه
نرسد،مرا لعن کند."مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند:روزی
یکی را به محضر آقای قاضی آوردند، که مثلاً آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش
کند،مرحوم آقای قاضی فرموده بودند:"به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت
بخواند.” بعد معلوم شد که آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت
به تاخیر می انداخته است.
دارم به این فکر می کنم که اگر خدای ناکرده این نماز و عبادت ها به درگاه قادر
متعال مورد قبول واقع نشود چه کنیم؟
بار الها!این نمازهای ناقص را از ما به لطف و فضلت قبول فرما و کمکمان کن
نمازهایمان با حضور قلبی زیبا همراه گردد یا ارحم الراحمین.آمین
منبع: محمد علی قاسمی،استاد طریقت آیت الله سید علی قاضی،چاپ اول
تهران:لوح نگار1391ص4