راست بگوییم چند بار از فراق مولایمان این گونه فریاد زده ایم و مگر ما از یک درخت خشک کمتریم؟
محبت ورزیدن به دیگران در دنیای کنونی که گاهی فاصله ها
بین دلهای مهربان جدایی می اندازد، بسیار زیباست ؛اما از آن
مهم تر و قشنگ تر وقتی است که این محبت و دوست داشتن
برای ائمه ی اطهار علیهم السلام باشد،آخر وقتی درختی محبتش
را به رسول مهربانی ها با ناله اش نشان می دهد، خسارت بار نیست
برای ما که یاد ائمه را در زندگی هایمان به دست فراموشی بسپاریم.
و داستان این محبت اشیا از زبان استاد فرحزاد حفظه الله این گونه است
که پیامبر گرامی اسلام وقتی می خواستند در مسجد مدینه برای مردم
سخنرانی کنند به درخت خشکی که در مسجد بود تکیه می کردند،تا این
که یکی از دوستان حضرت یک منبر سه پله ای برای رسول مکرم اسلام
صلی الله علیه ساخت،ایشان درخت را رها کردند و روی منبر نشستند،که
در این موقع ناله ی جانسوزی از درخت به گوش همگان رسید،گویی مادری
از مرگ فرزندش چنین ناله سر می دهد،پیامبر بزرگوار به سراغ درخت رفتند و
دستی از محبت بر روی آن درخت کشیدند و او را مورد نوازش قرار دادند و به
فرموده ی امام صادق علیه السلام اگر آن درخت مورد محبت رسول مهربانی ها
قرار نمی گرفت تا قیامت ناله می زد.
و آیا ما از یک درخت خشک کمتریم که محبت دلمان را خرج کسانی می کنیم
که شاید لایق آن هم نباشند؟