دل نوشته / گناه یعنی خداحافظ حسین
امروز دوستی در قسمت فرهنگی صفحه ی خانگی سامانه ی
آموزش مجازی تنها 4 کلمه نوشته بود،اما همان کلمات کم،بسیار
مرا به تفکر وا داشت،او نوشته بود:"گناه یعنی خدا حافظ حسین”
با خودم گفتم: یعنی در تمام لحظاتی که غافل از یاد خدا مشغول
گناهم، آن لحظه گویی گناه بین من و خالق مهربانی ها و همه ی
ائمه ی اطهار و امام حسین علیه السلام فاصله ای بس عمیق ایجاد
کرده،خدایا من اربابم حسین علیه السلام را دوست دارم،من
نمی خواهم دل اهلبیت پیامبر علیهم السلام را با اعمال و رفتارم
بشکنم،پس کمکم کن تا بنده ای شوم که بتوانم لبخند رضایت را
با اعمالی نیک بر لبان فرزندان زهرا علیه السلام بنشانم.
م . ی
بعضی از طلبه ها در سامانه ی "کوثر بلاگ "گویی با سر زدن هایشان به وبلاگ های دیگر"ستاد روحیه دهی" شده اند.
آرزو داشتم در فضای مجازی کوثر بلاگ ارتباط طلبه ها خیلی بیشتر از این ها
باشد،البته هستند دوستان مهربانی که در کنار تمام مسائلی که با آن دست
و پنجه نرم می کنند، باز هم از روی مهربانی به دیگر وبلاگ ها سر می زنند
و به قولی"ستاد روحیه دهی” شده اند،یکی از کارهایی که بسیار دوست دارم
این است که من هم به سهم خودم به دوستانم در وبلاگ های مختلف سری
بزنم،همین قدر که سلامی از راه دور می دهی و احوالشان را می پرسی یک
دنیا ارزش دارد،امروز دوستی از سر محبت پیامی از تشکر ارسال کرده بود.
در جوابش نوشتم:سلام دوست خوبم!سر زدن باید رسم طلبه ها باشد،ببخشید
اگر آن گونه که باید رسم این سر زدن را نمی دانیم،بگذارید به حساب مشغله های
زیاد،فقط خدا کند مشغله ها آن قدر مهم باشند که ارزش وقت گذاشتن را داشته
باشند،خدا کند اموری که ما را در زندگی مشغول می کند جزء آن دسته از اموری
باشد که به فرموده ی امام سجاد علیه السلام در دعای زیبای مکارم الاخلاق
خداوند روزی از ما سوال می کند.
می خواهم از همه ی دوستانی که محبتشان را از ما دریغ نمی کنند به رسم
“مَن لَم یَشکُر المَخلوق لَم یَشکُر الخالِق"تشکری ویژه کنم.بهترین ها بدرقه ی راهتان
نوشته ی : م . ی
دل نوشته / امانتی خدا
خدای مهربان به دلهای همه ی ما نگاه می کند،دلی از همه
امتیازش بالاتر می شود ،که جایگاه رذائل اخلاقی نشده باشد.
دلی از همه ی دلها سر افرازتر است، که گناه بر آن لکه ی سیاهی
نینداخته باشد،دلی روسفیدتر است که باعث افتخار فرزندان حضرت
زهرای اطهر سلام الله علیها شده باشد و خداوند از صاحب ،دلی راضی
و خرسند است که امانتدار خوبی بوده باشد،اعضاء و جوارح،بدن،عمر
و جوانی همه امانت خداست،در نگهداریش کوشا هستیم؟!!
حریم / کمکم کن تا گناه بین من و تو فاصله نیندازد،آخر این فاصله ها مرا می ترساند.
خداوند بنده هایش را دوست دارد،این را همه ی ما می دانیم،تنها کسی ست
که پناهگاه امن بندگانش است،بی توقع می بخشد،بی توقع محبت می کند.
بی توقع نگرانمان می شود،دوست دارد همیشه ما را در صراط مستقیمی که
خود برایمان مشخص کرده ببیند،با این حال هر وقت حریم ها را می شکنیم و پا
را فراتر از جایی که نباید ،می گذاریم باز هم از ما قهر نمی کند و ما را به حال خود
رها نمی سازد،وقتی فکر می کنم می بینم با این خدای کریم چقدر بد رفتار می کنم
از خودم خجالت می کشم ،کاش این خجالتم همیشگی بود ،کاش این قدر گناه بین
من و خدا فاصله نیندازد،کاش حرمت صاحبخانه را همیشه نگه دارم.
خدایا مرا به خاطر همه ی لحظه هایی که با گناهانم از تو غافل شدم ببخش،فقط
می خواهم که باز هم مثل همیشه دستانم را بگیری و کمکم کنی تا از جاده گذر
عمر به سلامت بگذرم،تنها تویی که می توانی معبود من.
نوشته ی : م . ی
جبران / آن جا که ترم بعدی وجود ندارد!!!
دیروز امتحانات ترم تمام شد، از جلسه ی امتحان که بیرون آمدم ،خداوند
را شکر کردم که بالاخره تمام شد،شبهای امتحان استرس داشتن و
بی خوابی ها و جایی نرفتن ها و …اما غافل از این که هر روز خواستار
سپری شدن عمری بودم که مرا هر روزی که گذشت یک قدم به مرگ
نزدیک کرد.
راستی امتحانات ترم خوب یا بد تمام شد،ترم دیگر می شود به شرط
باقی بودن عمر ،جبران نمره های کم ترم قبل را کرد، اما نمره ی بندگی امان
راچگونه جبران کنیم، اگر دیر متوجه شویم و مرگ به سراغمان آید؛آن جا ک
ترم بعدی وجود ندارد.
نوشته ی : یادگاری.حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
اگر برایش هر روز کمی وقت بگذاریم،فردا خیلی ما را به خاطرش معطل نمی کنند.
گاهی در کنار همه ی شلوغی های این دنیای خاکی به دنبال جای خلوتی
باید گشت که کار مهمی را به سر انجام رساند،کاری که اگر دراین دنیا برایش
هر روز وقتی بگذاریم، دیگر در روزی که یوم التغابن و روز حسرت است ما را خیلی
به خاطرش معطل نمی کنند،گاهی خیلی بیشتر از همه ی کسانی که حتی
در حرف هایشان ادعا می کنند ما را خیلی خوب می شناسند، هیچ کس ما را
به اندازه ی خودمان، بیشتر نمی شناسد.
من می دانم ریا با قلبم چه کرده، من می دانم دل چند نفر را با اعمال و رفتارم
شکسته ام، من می دانم در خانه ی قلبم از رذائل چه خبر است، من می دانم
علمم چقدر با عملم فاصله دارد،باید اندکی خلوت کرد وبه محاسبه پر داخت،این
جا اگر فهمیدی تا به حال راه را به خطا رفته ای، فرصت هست بر گردی امامن جایی
را می شناسم که دیگر راهی برای برگشت نیست،پس تا به بن بست نرسیده ایم .
همین جا در کنار همین آرامش نسبی که داریم، اعمال هر روز مان را محاسبه ای
کنیم ،چرا که به قول استاد انصاریان حفظه الله آ ن جا برای این رذائل گیر ده پیچ است.
نوشته ی : م . ی