نماز کنار سفره/ از این چند دقیقه ها سوال خواهد شد.
از دقایق عمری که خداوند هر روز به ما هدیه کرده چگونه استفاده
می کنیم؟آیا دقت داریم لحظاتی که سپری می شوند ،دیگر هرگز
بر نمی گردند؟و وقتی در این میان به زندگی بعضی از بزرگان می نگری.
می بینی چه زیبا ،قدردان فرصت های ناب زندگی اشان هستند.
حجة الاسلام قرائتی حفظه الله می فرمودند:"یکی از علمای بزرگ
روزی پس از ساعتها درس و بحث به منزل می آید،سفره ی غذا
پهن می شود؛عالم فرزانه می بیند که چند دقیقه ای تا آمدن غذا
فرصت هست،کنار سفره به نماز می ایستد،خانم می پرسد:آقا مگر
نماز نخوانده اید؟می فرمایند:چرا نماز خوانده ام،اما می ترسم روز
قیامت از این چند دقیقه سوال کنند که چرا عمرت تلف شد؟”
خدایا!کمکمان کن بهترین استفاده را از این ساعات و دقایق با ارزش
داشته باشیم و هر دقیقه وساعت ،یک قدم به بندگی تونزدیک تر شویم.
منبع: سید جواد بهشتی،خاطرات(2)حجة الاسلام،چاپ دوم،تهران
مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن 1383ص76
حجة الاسلام قرائتی حفظه الله:بی کسی قیامت را در مِنا فهمیدم
می گویند دنیا مزرعه ی آخرت است،هر کسی به این دنیا آمده تا
در کوره ی دنیا ظرفیت و جودی اش صیقل داده شود و خوش به حال
کسانی که از تمامی لحظات این عمر برای فراهم کردن توشه و
اعمال صالح نهایت استفاده را می کنند.
می گویند قیامت همه از همدیگر فرار می کنند،و هیچ کس بار گناه
دیگری را طبق آیه شریفه ی «وَلا تَزِروا وازِرَةُ وِزرَ اُخری»به دوش نمی کشد.
و آقای قرائتی در این زمینه با مثالی زیبا می فرمایند:"در مِنا بند کفشم
پاره شد،هوا بسیارگرم و آسفالت خیابان خیلی داغ بود،با پای برهنه راه
می رفتم و از داغ بودن زمین به هوا می پریدم،کاروان های ایرانی مرا
می دیدند و می گفتند :آقای قرائتی سلام،اما هیچ کس به من دمپایی نداد.
خدایا! از آتش سوزان جهنم و هولناکی روز قیامت به تو پناه می بریم.
ای مهربان خدای من! این دعای زیبا را به حق رحمت بی پایانت در حق
همه ی مردم به هدف اجابت برسان،"الهی عامِلنا بِفَضلِک وَلا تُعامِلنا بِعدلِک".
منبع :سید جواد بهشتی، خاطرات (1)حجة الاسلام قرائتی چاپ دوم
تهران:مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن1383 ص 76
عشق به استاد/ شهید مطهری رحمة الله علیه:دوست دارم هوای شیراز را تنفس کنم ،چون ملاصدرا در این شهر نفس کشیده است.
داشتم خاطره ای را از استاد قرائتی حفظه الله می خواندم.
که برایم بسیار زیبا بود فرموده بودند:“شهید مطهری رحمة الله
علیه می فرمود:من دوست دارم هوای شیراز را تنفس کنم.
گفتند:چرا؟فرمود:چون ملا صدرا در این شهر نفس کشیده است.”
به این فکر کردم که عشق به محبوب چگونه باعث می شود که
انسان نفس کشیدن درشهر او را هم دوست داشته باشد.
ما که قرن هاست محبوبمان را گم کرده ایم و نمی دانیم در کجا
ماوا دارد چه کنیم؟ هرچند می دانم لازم نیست ،شهر بخصوصی
از برای مهدی صاحب الزمان ارواحنا فداه باشد ،که هر دلی می تواند
خانه ی او باشد،یوسف زهرا ،مولای من!دعا می کنم هر جا که
هستی، سالم باشی و برای قلب خسته از گناه ما هم دعا کنی.
منبع:سید جواد بهشتی،خاطرات حجة الاسلام قرائتی،چاپ دوم
تهران:مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن1383 ص22
ترسیدم مین هایی که خنثی کرده ام را بشمارم، مبادا که غرور مرا بگیرد.
حجة الاسلام رحمانی حفظه الله در مورد صفت رذیله ی غرور
و آثار سوئی که به دنبال دارد ،سخن می گفتند؛این که چشم
انسان را از دیدن حقیقت کور می کند و در عالم اخلاق و شعور
و روحانیت ،معنایی ندارد و چه زیبا در آیه 18 سوره ی مبارکه ی
لقمان خداوند می فرماید:
«وَلا تُصَعِّر خَدَّکَ لِلنّاسِ وَلا تَمشِ فِی الاَرضِ مَرَحاً…» و هرگز با
تکبر و ناز از مردم رخ بر متاب و در زمین با غرور قدم بر ندار ،که
خدا هرگز مردم متکبّر را دوست ندارد،به یاد سخن حجة الاسلام
قرائتی حفظه الله افتادم که خاطره ی زیبایی را تعریف می کردند.
ایشان می فرمودند:"با نوجوانی در جبهه مصاحبه کردند ،که کارش
خنثی کردن مین بود،از او پرسیدند:تا کنون چند مین خنثی کرده ای؟
گفت نشمردم،ترسیدم بشمارم،غرور مرا بگیرد.”
خدایا!گاهی چقدر انسان با یک رذیله ی اخلاقی از تو فاصله می گیرد.
کمکم کن تا رزائل اخلاقی و گناهان بین من و تو فاصله نیندازند.
معبودا!به آبروی حضرت زهرا سلام الله علیها عمر بی معصیت به همه ی
ما عنایت فرما و ادب بندگی به همه ی ما بیاموز.آمین یا رب العالمین.
راستی اگر خدای ناکرده صفت غرور به سراغت آمد، به عکس زیر نگاهی بینداز.
منبع: سید جواد حسینی،خاطرات(2) حجة الاسلام قرائتی،چاپ دوم
تهران:مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن1383 ص39
سه قطره
استاد قرائتی حفظه الله مثال زیبایی زدند که برایم بسیار جالب بود.
فرمودند:شما داری چای می خوری ،یکدفعه عطسه می کنی،این
استکان می لرزد و سه قطره از چایی به سه جا می ریزد،یک قطره
به عینک،کاری که این جا می کنی فوری با دستمال کاغذی آن را پاک
می کنی،یک قطره به لباست،با خودت می گویی:بعداً در خانه آن را
می شویم،اما قطره ای که بر فرش ریخته را می گویی: ان شاءالله
نزدیک عید… خدای بزرگ هم گاهی به محض این که بنده اش را در حال
معصیتی دید ،فوری او را با مشکلی تذکر می دهد، اما گاهی به بنده اش
مهلت می دهد می گوید بعداً به جزای اعمالت می رسی و بعضی ها
را به قیامت می اندازد ،اما حواسمان باشد عینک با یک دستمال کاغذی
فوری پاک می شود ،اما لباس احتیاج به مشت و مال دارد و برای شستن
قالی باید از دسته ی بیل و … کمک گرفت،اگر گاهی در زندگی مشکلاتی
هست بدانیم خدا دوستمان دارد ،می خواهد در همین دنیا تاوان گناهی
که مرتکب شده ایم را بدهیم و پاک از دنیا برویم.
خدایا در همین دنیا قلم عفوات را بر جرائم اعمالمان بکش.آمین