تکلیف های مکتب عشق(2)
صحنه ای از کربلا از عشق مولا حسین علیه السلام به فرزندان
و به خصوص همسرش رباب خبر می دهد،آخر خودش می فرماید
خانه ای را که در آن همسرم رباب باشد را دوست دارم.
این روزها را که می نگری اگر همسری نتواند خرج و مخارج زندگیش
را تامین کند ،گاهی حتی مورد شماتت زن و فرزند هم قرار می گیرد.
اما در کربلا زیباترین صحنه را بنگر که رباب حتی نمی خواهد لحظه ای
همسرش از او خجالت بکشد، آن گاه که علی اصغر از تشنگی بی تاب
و بی قرار شده و پدر می خواهد او را ببرد شاید دقایقی بیشتر زنده
بماند و رباب کودکش را، دلبندش را به بی بی زینب کبری سلام الله علیها
می سپارد تا مبادا وقتی نگاهش در نگاه حسین گره خورد محبوبش
ازمادری که بی تاب تر از فرزندش هست ،خجل شود.
و این یک پیام است برای من و تو خواهر طلبه ای که درس دین می خوانیم.
مبادا در خانواده ای زندگی کنیم که پدری مدام خجالت زده شود و با
پدران دیگر مقایسه گردد.
اقتباسی از سخنان استاد داودی حفظه الله / م . ی