بذر نفرت از گناه را در باغچه ی قلبم بکار / دیگر در این خانه، گناه بی عفتی صورت نمی گیرد.
شخصی مسیح علیه السلام را دید که از خانه ی زن بد کاره ای بیرون می آید.
حضرت عیسی علیه السلام جوان بود و زیبا ،آن مرد در دلش نا خود آگاه گذشت
که همه به بدی این زن معترفند، پس پیامبر خدا در این خانه ی پر از گناه چه می کرد؟
حضرت عیسی علیه السلام او را صدا زدند و به او فرمودند:شاید با خود بگویی:من در
این خانه چه می کردم؟ آمده بودم برای درمان بیماری که غافل شده بود ،پشت در اتاقش
با او حرف زدم و او توبه کرد،دیگر در این خانه گناهی صورت نمی گیرد.
گاهی می دانی بیماری و خودت با پای خودت به دنبال علاج بیماری ات می روی، اما
گاهی آن قدر در گناه غرقی که دیگر کرخت شده ای و حواست نیست که عمر می گذرد
و تو در منجلاب گناه لحظه به لحظه داری بیشتر از قبل غرق می شوی.
و عیسی علیه السلام رفته بود، تا بیماری را که از نوع دوم بود، درمان کند.
خدایا!روز به روز و لحظه به لحظه نفرت ما را از گناه بیشتر از قبل بگردان.
گزیده ای از سخنان عالم بزرگوار حجة الاسلام انصاریان حفظه الله علیه