خدای بزرگ هم برای برگشتن بنده خطاکاربه سوی خود صبوری پیشه می کند / طلب ترک آنی همه ی رذائل اخلاقی،مانعی دربرابر تبلیغ
همه ی انسان ها در فطرت خود خواستار خوبی ها و نیکی ها هستند، اما
گاهی فریب شیطان و نفس اماره را خورده و از صراط مستقیمی که ائمه ی
اطهار علیهم السلام همواره در امر راهنمایی مردم از آنها طلب می کردند، دور
می شوند،گاهی در امر تبلیغ با مخاطبان و افرادی روبه رو می شویم که شاید
به هر دلیلی مرتکب گناهان زیادی شده و روز به روز در با تلاق گناه بیشتر فرو
می رود و لذا برای هدایت این گونه افراد که قطعا خداوند پاداش های بزرگی را
هم وعده داده است ،باید با توکل به خدا و توسل به امامان معصوم علیهم السلام
و با هنرمندی هر چه تمام وارد شد و با پیمودن راه به تدریج و آراسته شدن به
خصلت نیکوی صبر به مقصود بزرگی که همان بازگشت یک بنده به صراط مستقیم
است نائل شد و متوجه باشیم که شایدبرای رسیدن به این هدف باید زمان زیادی
را صرف کنیم و از این که بخواهیم مخاطب ما به صورت یک دفعه ای دست از همه ی
گناهانش بر دارد هم امری محال است و هم ما را از هدفمان دور می کند.
نوشته ی : م . ی
حاضرم همه ی عمرم را بدهم و بیست دقیقه سکوتی که بین من و خانم امین رحمة الله علیه حاکم شد؛دوباره تکرار شود.
بارها از خانم قیاسی حفظه الله مدیریت محترم حوزه این قضییه را شنیده بودم.
امشب هم در جمع دوستان طلبه و اساتید حوزه فرمودند:"گاهی بعضی از علما
و بزرگان این قدر روحشان زیبا رشد می کند ،که وقتی به دیدار هم نائل می شوند
تنها یک سلام و احوال پرسی رد و بدل می شود و بعد نیم ساعتی سکوت،سکوتی
که تنها حرف نزدن نیست ،سکوتی که دنیایی بهره معنوی در آن نهفته،از آن هنگامی
که وقتی امام راحل و علامه طباطبایی رحمة الله علیه به دیدار هم نائل می شوند و
سکوتی عمیق بین این دو سید بزرگوار و دو عالم برجسته ی درجه یک بر قرار می شود
و …
مثل همان سکوتی که بین آقای زهرایی و مرحومه بانو مجتهده امین اصفهانی رحمة الله
علیه رد و بدل شد،زمانی که در کنگره خانم امین در حضور علمای برجسته ای چون آیت الله
بجنوردی و آیت الله جوادی آملی و آیت الله فاطمی نیا حفظه الله ،این انسان بزرگ به پهنای
صورت اشک می ریزد و می فرماید:حاضرم همه ی عمرم را بدهم و بیست دقیقه سکوتی
که بین من و خانم امین رحمة الله علیه حاکم شد،دوباره تکرار شود.
خدایا چه رازی ست در این همه سکوت که ذهن ناتوانم راهی به ورای آن همه معنویت ندارد؟!
یادگاری / حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
طعم آش را چشیده ایم،اما طعم نماز شب را شاید هنوز نچشیده ایم!!
بعضی از ما گاهی غصه ی چیزهایی را می خوریم که اصلا شاید ارزش
غصه خوردن هم ندارد، اما نگاه که می کنم، می بینم بزرگان و اساتید ما
چه غصه هایی می خورند،امشب خانم قیاسی حفظه الله در جمع طلاب
و کادر فرهنگی حوزه از غصه هایی گفتند که گاهی اشک هایشان را بر
گونه اشان جاری می کند.
فرمودند:یکی دو شب مانده به تاسوعا، سحرگاهی دیدیم خیابان حوزه بسیار
شلوغ است و ماشین های زیادی پارک شده،وقتی سوال کردم گفتند: دارند آش
می دهند،حاضریم برای یک قابلمه آش از خوابمان بزنیم اما وقت نماز شب که
می شود خوابمان می آید.
کاش باور کنیم که اگر نمازمان را بخوانیم ،خدا هم روزی امان را می رساند،در این
لحظه سرکار خانم دانشجو ادامه دادند: شاید برای این است که طعم آش را
چشیده ایم اما طعم نماز شب را هنوز نچشیده ایم.
خدایا! انس با نماز شب را برای همیشه در دلمان قرار ده. آمین یا رب العالمین
راستی ما چقدر به وعده هایی که خدای متعال در باره ی شب خیزان و متهجدان داده ،اعتماد داریم؟!
امشب کادر حوزه ی علمیه ی حضرت زینب سلام الله علیها در منزل یکی از اساتید
مهمان بودند،فضایی که پُر از معنویت بود و توانستیم نهایت استفاده را از مباحث خوبی
که مطرح شد ببریم،در آغاز سخن از کتاب شب مردان خدا از سید محمد ضیاء آبادی
مطلبی را در مورد عالم بزرگوار شیخ جعفر کاشف الغطا رحمة الله خواندم،آن گاه که
این عالم بزرگ می خواهد درسی بزرگ به فرزندجوانش بیاموزد،سحرگاهی که مرد
گدایی را در کنار درب صحن مطهر امیر المومنین علی علیه السلام می بینند و ایشان
خطاب به فرزند دلبند خویش می فرمایند:” …این آدم برای یک مبلغ کم ارزش دنیا…در
این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و
دست تذلل به سوی مردم باز کرده است!!آیا تو به اندازه ی این شخص،اعتمادبه وعده های
خدا در باره ی شب خیزان و متهجدان نداری؟!”
و این سخنان آن قدر در فرزند جوانش اثر می کند، که تا آخر عمر نماز شبش ترک نمی شود
و مدیریت محترم حوزه سرکار خانم قیاسی حفظه الله فرمودند:"چرا که شیخ جعفر کاشف الغطا
رحمة الله علیه صد در صد باور دارد که هر کس به درگاه خدای متعال برود، نا امید بر نمی گردد
اما ما فقط حرف می زنیم.”
خدایا !ای معبود مهربانم،ما را در انجام اعمالی که ما را بیشتر به تو نزدیک می کند یاری فرما.
وخدایی که همین نزدیکی ست / او که مهربانی اش همیشه شامل حالم شده.
چه زیباست وقتی خدا در همه ی زندگیمان حضور داشته باشد،وقتی لحظه ای
از یاد این خالق هستی بخش غافل نباشیم و این درس بزرگ را از رسول مهربانی ها
بیاموزیم آن گاه که “کافری حضرت محمد صلی الله علیه و آله را دید که در جایی خوابیده اند
و در حال استراحت هستند گفت: بَه بَه چه جای خوبی ! نه کسی او را می بیند و نه سلاحی
دارد که از خود دفاع کند.
آرام شمشیر را کشید و آمد تیزی شمشیر را روی گلوی ایشان گذاشت ،وقتی حضرت محمد
صلی الله علیه و آله چشم باز کردند، دیدند ایشان بی سلاح و کافر مسلح است .
کافر گفت: کیست که تو را از دست من نجات دهد؟پیامبر اکرم اصلا نترسیدند و فرمودند.
خدا نجات می دهد، کافر گفت :حالا ببینم چگونه نجاتت می دهد و شمشیر را بالا برد که بزند.
پایش لغزید و به زمین خورد و شمشیر از دستش رها شد و در هوا شروع به چرخیدن کرد.
حضرت به چابکی از جا جستند و قبضه ی شمشیر را گرفتند و زیر گلوی کافر گذاشتند و
فرمودند:حال کیست که تو را نجات دهد؟ گفت کرم و لطف شما ،حضرت شمشیر را به او دادند
و فرمودند:برو.
کافر چند قدم رفت ولی باز گشت و گفت “اشهَدُ اَن لا اله الا الله و اَشهَدُ اَنَّ محمد رسول الله”
معبودا!به ما ادب بندگی بیاموز و ما را از شیعیان واقعی پیامبران و ائمه ی اطهار علیهم السلام قرار ده.
منبع :گزیده ای ازسخنان استاد شایق حفظه الله
روزی از همین عمر از همه ی ما سوال خواهد شد / خدا کند مخزن مربوط به هر ساعت، فردای قیامت شرمنده امان نکند!!
در این که خدای بزرگ و مهربان به ما نعمت ارزشمندی چون عمر عنایت کرده،شکی
نیست و این که روزی از همین عمر از ما باز خواست می شود که چگونه آن را سپری
کرده ایم،امروز مطلب قابل تاملی را خواندم که نوشته بود:
“خداوند برای هر شبانه روز بیست و چهار مخزن قرار داده که هر مخزن،در برابر یک ساعت از
ساعت های آن است و این مخزن ها به موازات تمام ساعات عمر انسان ترتیب یافته است.
اعمال هر ساعت،در مخزن مربوط به خود حفظ می شود.هنگامی که انسان از دنیا می رود.
این مخزن ها باز می شوند و انسان اعمال خویش را مشاهده می کند،پس اگر مخزنی را
سرشار از نور حسنات ببیند ،چندان خوشحال می شود که اگر خوش حالی او را بر تمام
دوزخیان پخش کنند همه ی آن ها از خوشحالی مدهوش شده،ناراحتی خود را فراموش
می کنند،در عوض هنگامی که مخزنی را تاریک و آلوده از گناه بیابد آن چنان ناراحت
می شودکه اگر ناراحتی او را بر تمام بهشتیان تقسیم کنند،زندگی بر همه ی آنان ناگوار
می گردد.”
معبودا!به ما کمک کن تا در دنیا مشغول کارهایی شویم ،که فردای قیامت از ما سوال می کنی.
منبع:بهشت اخلاق،درسنامه ی تزکیه و خود سازی،سید خلیل حسینی،انتشارات مسجد
مقدس جمکران،چاپ اول،بهار 1390 ص112