به این دعای زیبا آمین بگو مهربان.
امروز جایی جمله ای دیدم که بسیار زیبا بود و آن این بود
که “ما زیاد دعا می کنیم که خدایا گناهان ما راببخش ولی
کمتر دعا می کنیم که خدایا ریشه رذائل را از درون ما بِکَن.”
دوستم گفت روزی در کلاس،استاد درس تفسیر،آقای شایق
حفظه الله علیه این جمله را فرمودند،بیایید همگی امان به
این دعا با همه ی وجود آمین بگوئیم.
استجابت برای خدایی که کریم است کاری ندارد،فقط باید باور کنیم؛ تنها کسی که هم می داند و هم می تواند خداست.
کریم خان زند که اولین پادشاهی بود که لقب"وکیل الرعایا"را به خود داد.
روشی داشت و آن این بود که برای این که در حق کارگران ظلم نشود و
در عین حال خوب کار کنند و نیازی هم به تنبیه نداشته باشند،در زمان
ساخت قلعه دستور می داد سکه هایی را در میان خاک ها بریزند،هرکس
پایش به سکه ها می خورد می توانست سکه را بر دارد،این کارگرها هم
برای آن که سکه پیدا کنند تند کار می کردند،روزی داشت از بالا به کارگران
نگاه می کرد که ناگهان دید کارگری دست از کار کشید و سرش را رو به آسمان
کرد و چیزی گفت.
دستور داد آن کارگر را بیاورند ،وقتی کارگر آمد به او گفت:دعا می کردی؟
کارگرگفت:بله.کریم خان گفت:دعایت را به ما بگو شاید ما وسیله ی استجابت
دعای تو باشیم .
کارگر گفت:راستش نام من کریم است به خدا گفتم:خدایا تو کریم هستی
من هم کریمم،این پادشاه هم کریم است.توکجا،من کجا و این پادشاه کجا؟
کریم خان گفت:برو پایت را بشوی و بیا ،تو آدم عاقلی هستی و به درد فرمانداری
می خوری.بار الها!کریمی زیبنده ی توست، مهربانی بی دریغت را مثل همیشه
شامل حالمان ساز . آمین یا رب العالمین
منبع:گزیده ای از سخنان ارزشمند استاد شایق حفظه الله
اگر انسان چیزی نداشته باشد،اما خداوند متعال حامی او باشد؛او به یک اقیانوس بیکران متصل است.
ساعات درس استاد شایق سراسر درس خدا شناسی و معرفت است.
خدایی که بهترین حامی ما در زندگیست و بندگانش را بسیار دوست دارد.
ایشان می فرمودند:”اگر شخصی را روی یک دیوار ده متری که خیلی هم
عریض نیست ببرند و به او بگویند که آن جا بایستد خیلی می ترسد،ممکن
است از ترس پایین بیفتد چون به جایی وصل نیست ،اما وقتی در هواپیماست
حتی اگر ده کیلومتر بالا برود هیچ ترسی ندارد،چون دست آویز دارد اگر انسان
چیزی نداشته باشد اما خداوند متعال حامی او باشد او به یک اقیانوس بیکران
متصل است و شکست ناپذیر می شود .”
لحظات زندگیتان سرشار از یاد خدای مهربان
وخدایی که همین نزدیکی ست / او که مهربانی اش همیشه شامل حالم شده.
چه زیباست وقتی خدا در همه ی زندگیمان حضور داشته باشد،وقتی لحظه ای
از یاد این خالق هستی بخش غافل نباشیم و این درس بزرگ را از رسول مهربانی ها
بیاموزیم آن گاه که “کافری حضرت محمد صلی الله علیه و آله را دید که در جایی خوابیده اند
و در حال استراحت هستند گفت: بَه بَه چه جای خوبی ! نه کسی او را می بیند و نه سلاحی
دارد که از خود دفاع کند.
آرام شمشیر را کشید و آمد تیزی شمشیر را روی گلوی ایشان گذاشت ،وقتی حضرت محمد
صلی الله علیه و آله چشم باز کردند، دیدند ایشان بی سلاح و کافر مسلح است .
کافر گفت: کیست که تو را از دست من نجات دهد؟پیامبر اکرم اصلا نترسیدند و فرمودند.
خدا نجات می دهد، کافر گفت :حالا ببینم چگونه نجاتت می دهد و شمشیر را بالا برد که بزند.
پایش لغزید و به زمین خورد و شمشیر از دستش رها شد و در هوا شروع به چرخیدن کرد.
حضرت به چابکی از جا جستند و قبضه ی شمشیر را گرفتند و زیر گلوی کافر گذاشتند و
فرمودند:حال کیست که تو را نجات دهد؟ گفت کرم و لطف شما ،حضرت شمشیر را به او دادند
و فرمودند:برو.
کافر چند قدم رفت ولی باز گشت و گفت “اشهَدُ اَن لا اله الا الله و اَشهَدُ اَنَّ محمد رسول الله”
معبودا!به ما ادب بندگی بیاموز و ما را از شیعیان واقعی پیامبران و ائمه ی اطهار علیهم السلام قرار ده.
منبع :گزیده ای ازسخنان استاد شایق حفظه الله
استاد شایق حفظه الله:انسان ها وقتی سقوط می کنند ،که فکر می کنند به جایی رسیده اند.
“گاهی نگاه ما به بعضی چیزها نگاه کوچکی است،اما در بطن آن چیزهای
با ارزشی نهفته و منشا تحقق آمال بزرگ است و با لعکس.
حکمت این که خداوند از موسی علیه السلام پرسید که چه چیزی در دست
توست این بود که می خواست بگوید هیچ چیز را دست کم نگیرید،حتی عصای
یک چوپان را.
در دنیا نگاه ما باید این گونه باشد حضرت موسی علیه السلام می خواست آتشی
بیاورد تا با آن گرم شود،او به همین راضی بود اما نوری آورد که با آن دنیا را روشن کرد
و آتشی آورد که همه ی حشمت فرعونیان را سوزاند.
پس به هیچ چیز به چشم حقارت ننگریم و به خودمان به چشم بزرگی ننگریم.
انسان ها وقتی سقوط می کنند که فکر می کنند به جایی رسیده اند.”
گزیده ای از سخنان ارزشمند استاد شایق حفظه الله علیه
استاد شایق حفظه الله:راه بزرگ شدن این است که به هیچ انسانی به چشم حقارت نگاه نکنیم.
کلاس استاد شایق را خیلی دوست دارم چون همیشه نکات نابی
را مطرح می کنند ،که انسان را به تعمق و تفکر وا می دارد.
جلسه ی این هفته هم یک نکته ی ظریف و زیبا مطرح کردند، ایشان
فرمودند:راه بزرگ شدن این است که به هیچ انسانی به چشم حقارت
نگاه نکنیم و به خودمان هم به چشم بزرگی نگاه نکنیم و سپس به
ضرب المثلی اشاره کردند که می گوید: برگ ها وقتی می افتند که
فکر می کنند،طلا شده اند.
معبودا!ما را به زیباترین فضائل اخلاقی آراسته ساز و رذائل را از ما دور گردان.