لطف تو و دست هاي خالي مان يا امام حسن عسگري عليه السلام
ابو هاشم جعفری از اصحاب گرانقدر و مخلص امام هادی(عليه السلام)
و امام حسن عسکری(عليه السلام) بود، و به جرم و حمایت از ائمه حق
از جانب دژخیمان طاغوت زمان، دستگیر و زندانی شد و تحت شکنجه
سخت و فشار زنجیر زندان قرار گرفت،ابو هاشم مخفیانه نامه ای برای
امام حسن(عليه السلام)نوشت و از وضع زندان و شکنجه سخت آن
به امام شکایت کرد.
امام حسن(عليه السلام) در پاسخ او نوشت: تو امروز (آزاد می شوي)
و نماز ظهرت را در خانه می خوانی.
همان گونه که امام فرموده بود، ابو هاشم، همان روز آزاد شد و نماز
ظهرش را در خانه اش خواند.
ابو هاشم می گوید: بعد از رهائی از زندان، از نظر معاش زندگی در
مضیقه سخت بودم تصمیم گرفتم که در ضمن نامه ای، چند دینار
از امام حسن(ع) درخواست کنم، ولی خجالت کشیدم، طولی نکشید
که امام حسن(ع) صد دینار برایم فرستاد، و برایم نوشته بود:
هرگاه نیازمند شدی، خجالت نکش و پروا مکن، از من بخواه
که به خواست خدا آنچه را خواستی به آن می رسی.”
این داستان قابل تامل در کتاب سیره پیشوایان استاد مهدی
پیشوایی نيز هم آمده است.يا امام حسن عسگري عليه السلام
دست هاي خالي مان را به سوي تو گرفتيم ،نااميدمان نكن.
يا صاحب الزمان عجل علي ظهورك