«ناصرالدین آسمان ها»
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب.معرفی شاگردان ممتاز روح الله الخمینی رحمه الله علیه
معرفی شهدای شاخص انقلاب، هر شب در ایام دهه فجر
سرکار خانم امیری، همکار آموزش حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
سلام و نور و برکت و شکر نعمت امنیت که حاصل انقلاب اسلامی است رزقتون.
✍️چپ و راست، می رفتند و می آمدند که باهنر با بچه کمونیست ها می گردد.
✍️وقتی با آن جوان کمونیست می دیدندش که شوخی و خنده …
✍️- حاج آقا، در شأن شما نیست که با این ها باشید!
✍️دست گذاشته بود روی شانه های طرف و گفته بود:
✍️?هنر این است که این ها را به راه بیاوریم که اگر نتوانستیم همه جوانهای ما را کمونیست می کنند.
✍️رفته بود دوره فشرده زبان انگلیسی.
✍️روحانی و زبان انگلیسی!
✍️خطبه مي خواند انگلیسی
✍️باور نمی کردی او همان باهنر ، روحانی ایرانی است.
❣️محمدجواد باهنر.متولد 1312
❣️فوق لیسانس علوم تربیتی و دکترای الهیات از دانشگاه تهران
❣️معلم
❣️نخست وزیر دوره رجایی
❣️تدوین کتب درسی دینی و قرآن در دوره پهلوی
❣️وزیر آموزش و پرورش در دوره بنی صدر
❣️رییس حزب جمهوری اسلامی
✍️بشارت فرزند صالح را در خواب به حاج اصغر داده بودند
خواب دیده بود فرزندش
«ناصرالدین آسمان ها»
لقب گرفته است.
«محمد جواد» به دنیا آمد.
رمز این لقب سال ها طول کشید تا گشوده شود ..
✍️در آن اوضاع و احوال طاغوت، تلویزیون که نمی شد دید؛ فیلم ها هم که وضعش معلوم بود.
زدن شرکت فیلم و دوبله و اصلاح فیلم های خوب و پخش برای خانواده های مذهبی کار خوبی بود،
اما شاید کسی فکر نمی کرد که یک روحانی از این کارها بکند.
✍️ آقای وزیر به نظرم این جا اشتباه کردید: به این دلیل و این دلیل.
دلیل ها همه درست بود.
وزیر صبور لبخندی زد و گفت: «مرد آن است که حرفش دو تا شود»
می گفت نباید به اشتباه خود اصرار کنیم.
شاید خیلی ها می گفتند باهنر دیسیپلین وزارت ندارد.
سوره قدری بخوانیم و هدیه کنیم به شهید باهنر عزیز .خدایا به ما هنر مثل شهدا زیستن را بده.
شب ها که ملک داعی شما را برای مناجات می خواند، التماس دعا
با تشکر از مطالب خانم امیری در گروه خانه بهشتی / یادگاری حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
«رجایی و باهنر اگر نیستند، خدا که هست.»
با سلام و ادب.معرفی شاگردان ممتاز روح الله الخمینی رحمه الله علیه
معرفی شهدای شاخص انقلاب، هر شب در ایام دهه فجر
سرکار خانم امیری، همکار آموزش حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
✍️دوست داری به من خدمتی کنی؟
✍️ این چه سوالی است؟ هر کسی دوست دارد به رجایی رئیس جمهور خدمت کند.
✍️این سوال مثل صاعقه از ذهن مرد گذشت که روبروی رجایی نشسته و او را خطاب کرده است.
✍️ بفرمایید، سراپا گوش
✍️ همیشه به یادم بیاورید که من محمد علی رجایی ام، پسر عبدالصمد و اهل قزوین. کاسه بشقاب فروش و دوره گرد
✍️مرد بهت زده فقط به رئیس جمهور کشورش، نگاه می کند.
✍️بحث حسابی گرم شده بود؛ یکی رجایی استدلال می آورد، یکی آن طرف کمونیست.
✍️یک نفر توی جمع که ناظر بود یک دفعه فحشی پراند، به لنین (لنین نظریه پرداز مارکسیت وانقلابی کمونیست روسی)
✍️عصبانیت رجایی را که دید گفت: به لنین فحش دادم شما چرا ناراحت شدید ؟!
با خشم فروخورده گفت: حق نداریم به کسی که مورد احترام دیگری است، توهین بکنیم چرا که به خود او توهین کرده ایم.
اثر این احترام و منطق را بعدها دید وقتی جوان کمونیست به آغوش اسلام بازگشت.
❣️محمد علی رجایی متولد 1312
❣️کارشناسی ریاضیات از دانش سرای عالی
❣️کارشناسی ارشد آمار
❣️قبل از انقلاب معلم ریاضی
❣️بعد از انقلاب، وزیر آموزش و پرورش کابینه بازرگان
❣️رییس جمهور منتخب مردم
❣️نخست وزیر دوره ریاست جمهوری بنی صدر
❣️هشت شهریور 1360 ترور در دفتر نخست وزیری
- ضعف مرا به حساب انقلاب و مکتب من نگذارید.
اين جمله با همه حرف می زد…
نصب كرده بود پشت ميزش
خيلي مواظب بود خلاف زير دستانش را كسي به نام انقلاب نگذارد.
از انقلاب براي خودش مايه نمي گذاشت
هيچ وقت.
✍️به محمد علی و کاظم می گویند که ته ریش دارند و رفتارهایی که نشان مذهب دارد.
کاظم را کشیده کنار و می گوید: اگر می خواهی مثل بقیه باشی، با همان شوخی ها و رفتارها، بهتر است اول ریشت را از ته بتراشی!
مکثی می کند و بعد می گوید: من و تو با این ظاهر دینی اگر خلاف کنیم همه، متدینین را به تظاهر متهم می کنند.
- باورش سخت بود، برای همه؛
همین دو ماه قبل بود که بهشتی و 72 تای دیگر…
برای خیلی ها انگار همه چیز به پایان رسیده بود.
فقط قلب آرام امام ❤️بود که همه را آرام کرد
آرام آرام
وقتي فرمود:
«رجایی و باهنر اگر نیستند، خدا که هست.»
برای روح بلند شهید رجایی عزیز سوره قدری تلاوت کنید و ثواب این هدیه را به امواتتان هدیه کنید.
ان شاء الله شهدای عزیز انقلاب از ما راضی باشند و ان شاء الله دستگیر ما باشند.
با تشکر از مطالب خانم امیری در گروه خانه بهشتی / یادگاری حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
آقای مفتح، انسانی بسیار تمیز و زیبا پوش بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و ادب.معرفی شاگردان ممتاز روح الله الخمینی رحمه الله علیه
معرفی شهدای شاخص انقلاب، هر شب در ایام دهه فجر
سرکار خانم امیری، همکار اموزش حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد.
سلام و تبریکات ویژه به مناسبت دهه فجر انقلاب و شادی و امنیت و شکر گزاری برای انقلاب رزقتون.
-از جمله افرادی بود که در جریان حمله ماموران به مدرسه فیضیه مضروب گردید
نقل کرده است که ایشان گفت: «عبای کلفتم را انداختم روی سرم تا وقت چوب خوردن زیاد صدمه نبینم»
علیرغم این که به شدت مضروب شده بود، به همراه سایر حادثه دیدگان مدرسه فیضیه قم به منزل امام خمینی مراجعه کرد، در همین حال مجروحان بستری در بیمارستان قم را هم به دستور ساواک بیرون ریخته بودند.
این ها هم در منزل امام گرد آمدند، همه آمده بودند، عده ای با دست شکسته، پای شکسته، چشم از حدقه درآمده. وضع عجیبی بود!
یادم نمی رود که امام بی اختیار اشک می ریخت، دستمال برمی داشت و مرتب اشک هایش را پاک می کرد.
و می فرمود: « برای یاری اسلام آماده باشید. شما باید کمر بندهایتان را محکم ببندید. این صدمات در برابر اسلام چیزی نیست و … این سخنان امام تاثیر خوبی در روحیه افراد داشت».
علیرغم ضرب و شتمی که شده بود، روز بعد از حادثه به همراه حجه الاسلام علی حجتی کرمانی و چند نفر دیگر به عیادت طلاب مجروح رفت..
با تعدادی از پزشکان متعهد و متخصص آشنا و دوست بود و افراد نیازمند را به آنها معرفی می کرد. دکتر سید عباس پاک نژاد می گوید:
قبل از انقلاب بود با شهید مفتح آشنا شدم. او روحانی بود، آرام، سلیم و پاک دل. همیشه مثل رهبرش علی (عليه السلام) بود.
❣️دکتر محمد مفتح
❣️متولد 1307
❣️قبل از انقلاب 1357 چاپ مقالات در روزنامه های متعدد و تبعید به زاهدان به وسیله ساواک
❣️تاسیس مسجد قبا در تهران و امامت جماعت مسجد
❣️از اعضای کمیته استقبال در سال 57
❣️سرپرست کمیته 4 انقلاب
❣️رییس دانشگاه الهیات تهران
❣️ترور توسط گروهک فرقان سال 58 مقابل دانشگاه الهیات
«آقای بهشتی! شما عبای من هستید..»
معرفی شاگردان ممتاز روح الله الخمینی رحمه الله علیه
معرفی شهدای شاخص انقلاب، هر شب در ایام دهه فجر
سرکار خانم امیری، همکار اموزش حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد.
-یک روز دکتر شریعتی به من گفت فلانی این آقای بهشتی خیلی آدم جالبی است. سوال کردم چه طور؟.
دکتر با خنده گفت برای این که این قدر در برنامه های زندگی و کاری روزانه اش نظم و ترتیب حاکم است، که اگر مساله ای او را ناراحت و غصه دار بکند همان موقع غصه نمی خورد.
بلکه فوری دفترچه اش را از جیبش در می آورد و مثلا می نویسد، پس فردا ساعت ده صبح به مقدار پانزده دقیقه باید غصه بخورم.!»
آقای علی جنتی می گوید:بهشتی حتی برای جواب دادن به تلفنها هم برنامه داشتند و صبح ها در فاصله ساعت 5/6 تا 7 به تلفنها پاسخ میدادند و بعد پریز تلفن را می کشید
میگفتند: نمیخواهم در این نیم ساعت حواسم جای دیگری باشد..
صبح ها نیم ساعت پیادهروی داشتند که آن را حتماً تنهایی انجام میدادند و به هیچ وجه کسی را در کنار خود نمیپذیرفتند.
سید محمد حسینی بهشتی متولد 1307
دومین رئیس دیوان عالی کشور
نخستین دبیر کل حزب جمهوری اسلامی ایران
نائب رییس مجلس خبرگان قانون اساسی
مدرس حوزه علمیه اصفهان
نظریه پرداز ولایت فقیه
سیاستمدار و فقیه ایرانی
- از دیدار امام برمی گشت. رفته بود توی فکر. امام خواب دیده بود عباش سوخته؛ به بهشتی گفته بود، مواظب خودتان باشید. می گفت از امام پرسیدم چرا؟ جواب داده بود: «آقای بهشتی! شما عبای من هستید..»
-بهش میگفتند: انحصار طلب، دیکتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش، دوستانه گفته بودند: چرا جواب نمیدی؟ تا کی سکوت؟ میگفت: مگه نشنیدید که قرآن میگه « ِانَ الله یدافعُ عن الذین امنوا» یعنی یه وظیفه برای منه که ایمان آوردنه، یکی هم برای خدا که دفاع کردنه. دعا کن وظیفه خودمو خوب انجام بدم اون کارش و خوب بلده.
- سی تا از طلبه های معروف را جمع کرده بود زبان انگلیسی یادشان بدهد و همه آن ها که بعدها مدیران انقلاب شده بودند.کنارش درس علوم روز هم گذاشته بود؛ ریاضی،شیمی.می گفت :آقایان باید علوم روز را یاد بگیرند.
- بنی صدر از سفر داخلی اش یک راست آمد جلسه.خندید. گفت:«همه شعار می دادند بهشتی،بهشتی،طالقانی رو تو کشتی» بهشتی چیزی نگفت؛نه توی جلسه؛ نه بعدش.
می گفت «حق نداریم به رئیس جمهور تعرض کنیم
یک سوره قدر برای شهید بهشتی عزیز تلاوت کنید .انشالله شهید به ما عنایت کنند و از نظمشان به ما هم مرحمت شود.
الهی در حکومت حضرت ولی عصر علیه السلام شاگرد شهید بهشتی عزیز شویم.
با تشکر از مطالب خانم امیری در گروه خانه بهشتی / یادگاری حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
کارهایی که می شود به عشق سردار دلها انجام داد.
معرفی من و کتاب (قسمت دوم)
الان احادیثی یادم است که آن ها را در دوره نوجوانی خواندم و یادداشت کردم، دفتر کوچکی داشتم که احادیث را در آن یادداشت می کردم، احادیثی را که دیروز یا همین هفته نگاه کرده باشم، یادم نمی ماند؛ مگر این که یادآوری ای وجود داشته باشد، اما آن هایی را که در آن دوره خواندم، کاملاً یادم است.
شما ها واقعاً باید دوره نوجوانی و جوانی را قدر بدانید، هر چه امروز مطالعه می کنید، برایتان می ماند و هرگز از ذهن تان زدوده نمیشود.
این دوره نوجوانی برای مطالعه کردن و یاد گرفتن دوره خیلی خوبی است، واقعاً یک دوره طلایی است و با هیچ دوران دیگر قابل مقایسه نیست.
من می بینم با این که درس های موجود از لحاظ حجم و محتوا خیلی سنگین نیست، اما بعضی از جوانان ما فرصتی برای خودشان نمی بینند، که بتوانند مطالعات جنبی بکنند در حالی که به نظر من جوان می تواند، هم درس بخواند، هم مطالعه کند و هم ورزش کند.”
عزیزان من،طلبه های خوب و نازنین با کتاب می شود لحظات خوشی را تجربه کرد.
آری با کتاب این یار مهربان می شود به بیکران ها پرواز کرد. دوستی اتان با کتاب روز افزون باد.
سلامتی رهبر بزرگوارمان، امام خامنه ای حفظه الله صلوات. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
حق یارتان. التماس دعا / یادگاری… حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد