شاگردی به نام آقا روح الله که نه چند دقیقه درس را کم می داند و نه چند ساعت درس را کافی.
به بندگان خوب خدا می اندیشم به آنها که برای آخرتشان ،توشه ای پُر از تقوا
به همراه بردند،به آنها که باعث رنجش دلی نشدند و از کسی بد نگفتند.
آبروی کسی را به ناحق نبردند و در زندگی به دنبال رضایت خدا بودند.
این ها هستند که خدا به خاطرشان مباحات می کند و به آنها آفرین می گوید.
و یکی از آن بندگان خوب خدا، امام راحل رحمة الله علیه بود.
او که خضوع و خشوعش،بصیرت و زُهدش برای همه ی مردم درس بود.
آن چنان که استاد امام آیت الله شاه آبادی رحمة الله علیه در مورد ایشان می فرمودند:
“من شاگردی دارم به نام آقا روح الله که اگر به او تنها چند دقیقه هم درس بدهم.
نمی گوید کم است و اگر چند ساعت هم درس بدهم نمی گوید کافی است.”
امام عارف بزرگواری بود که آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی در مورد عظمت
مقامشان می فرمودند: در یکی از جلساتی که با سید علی قاضی رحمة الله علیه
در نجف داشتیم ناگهان جوان سیدی وارد شد و مرحوم قاضی صحبت خود را
قطع کرده و احترام بسیار زیادی به این جوان گذاشته و به او فرمودند:
“سید روح الله!در مقابل سلطان جور و دولت ظلم، باید ایستاد و مقاومت کرد.
باید با جهل مبارزه کرد.”
سالها بعد که امام راحل رحمة الله علیه با تکیه بر یاری خدا و ائمه ی معصومین
علیهم السلام و وحدت مردم، انقلاب اسلامی را به ثمر رساند،معلوم شد که دلیل این جملات
آیت الله قاضی رحمة الله علیه چه بوده است و چرا آن همه به سید جوان ادای احترام کرد.
منبع: اقتباسی از کتاب داستان های عارفانه،شهروز شهرویی،چاپ دوم
قم:انتشارات نجبا1381صص9_7