رمز ماندگاری
در دنیای قدیم تا کنون سه انقلاب توحیدی داشته ایم که تنها انقلاب سوم دچار
انحراف نشده و همچنان بر روی پای خود ایستاده،اولین آنها انقلاب توحیدی حضرت
موسی علیه السلام است که با اذن خدا و به کمک و همراهی برادرش هارون
علیه السلام ایجاد کرد،اما در 40 روزی که حضرت موسی علیه السلام در بین قوم
خویش نبود، سامری بحث گوساله و گوساله پرستی را مطرح می کند و این چنین
انحرافی بزرگ در این انقلاب توحیدی رخ می دهد.
دومین انقلاب توحیدی از برای پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است .
پیامبری که 23 سال زحمت کشید،هجرت ها هست،محاصر ها و شکنجه ها و
سختی های اقتصادی هست ،اما بعد از گذشت این همه سال با رحلت رسول
مهربانی ها این انقلاب توحیدی تبدیل به حکومت سلطنتی می شود،با آن جلسه ای
که در سقیفه ی بنی ساعده شروع شد و هنوز بعد از گذشت 1400 سال این
انحراف وجود دارد و سومین انقلاب توحیدی که برای همیشه جاودانه ماند انقلاب
اسلامی ایران به رهبری امام راحل رحمة الله علیه بود،که با وجود این همه توطئه
و حوادث ذره ای این انقلاب از مسیر اصلی خویش خارج نشده است و به راستی
رمز این ماندگاری در چیست که امروز دشمنانی که این قدر به قدرت های نظامی
مسلح اند از نام این انقلاب واهمه دارند؟!
گزیده ای از سخنان استاد بنی فاطمه در حوزه ی علمیه حضرت زینب سلام الله علیها
فرق ما و شهدا در این است که...
فضای این روزهای شهر و استان ما معطر به عطر وجود یکی از
آلاله های دفاع مقدس است،عزیزی که آمده تا اگر توفیق میزبانی اش
را داشته باشیم برای همیشه در کنار ما بماند.
شهیدی که 19 سال بیشتر نداشته،او که در اوج جوانی خانه و زندگی را
رها می کند و در منطقه ی طلائیه و خیبر حضور می یابد و به شهادت می رسد.
نزدیک به سی سال گذشته، حال فکر کنید که اگر الان این جوان 19 ساله بود.
چند سالش بود و چه مسولیت هایی را می توانست در جامعه ی امروز به
عهده گیرد؟ اما واقعیت این است که شهدا رفتند تا ما بر سر اهدافمان بمانیم.
فرق ما و شهدا در این است که شهدا رفتند اما ما را می برند،شهدا جان
می دهند و ما جان می کَنیم.
خدایا ما را مدیون خون شهیدانمان قرار نده و ما را از پیروان راستین آن سبک بالان
عاشق که جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند، قرار ده.آمین
قسمتی از سخنان ارزشمند آقای بنی فاطمه در حوزه ی علمیه ی حضرت زینب سلام الله علیها
ابزار جبهه ی باطل برای رسیدن به هدف این است که ،افراد جبهه ی حق را در جهل نگه می دارند و آن گاه انسان بدون علم، ابزار دست شیطان می شود.
حجة الاسلام علیا نژاد درحوزه ی علمیه ی حضرت زینب سلام الله علیها
در رابطه با ارزش علم سخن می گفتند، همان علمی که شاه کلید است .
همان علمی که وقتی در تاریخ می نگری ،می بینی در بُرهه ای از زمان
پادشاهانی بوده اند که اعتقادشان بر این بوده که تنها متمولین و ثروتمندان
جامعه حق علم آموزی دارند،اما افراد رده ی پایین حق یادگیری علم را نداشتند.
آری از زمانی که خدا انسان را آفرید،جدال بین جبهه حق و باطل وجود داشته.
فریاد جبهه ی باطل این است که نمی خواهم خدا پرستیده شود،نمی خواهم
فریاد توحیدی بلند شود،من با اشهد ان لا اله الا الله مخالفم، من با اطاعت
خدا بیگانه ام و لذا ابزار جبهه ی باطل برای رسیدن به هدف این است که
افراد جبهه ی حق را در جهل نگه می دارند و آنها اتوماتیک وار از این جبهه
پیروی می کنند و بدانیم کسی که عالم شد به سلطنت می رسد، چرا که
علم ذاتاً آقایی و حاکمیت می آورد و خدا نکند انسانی بیگانه از علم و دانش
باشد که انسان بدون علم می شود ابزار دست شیطان.
خدایا ما را از نخوت و تنبلی و بیگانگی از علم بر حذر بدار. آمین یا رب العالمین
سر همه ی بادامها را شکسته بود تا مبادا بادامی تلخ داخل بادام های شیرین رفته باشد.
به مصداق حدیث زیبای “هر چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند”
بهترین چیزی که داشتند برای رزمنده ها در جبهه ها می فرستادند و چه معامله ی
شیرینی با خدا می کردند،کمکشان از روی اجبار نبود که هر قدمی بر می داشتند.
با عشق و اخلاص بود.
وقتی از خانمی که برای کمک به جبهه بادام آورده بود،سوال می کردند چرا سر
همه ی بادام ها شکسته شده ؟در جواب می گفت،به دلیل این که بادام های
تلخ با بادام های شیرین مخلوط بوده و این گونه آنها را از هم جدا کرده بود.
خدایا! خلوصی زیبا در انجام همه ی اعمال به ما عنایت فرما تا همه ی کارهایمان
رنگ الهی به خود گیرد.آمین یا رب العالمین
شادی روح ارواح طیبه ی شهدا صلوات.
اقتباسی از سخنان ارزشمند همسر شهید محمد باقر عاصی رحمة الله علیه
می گویند مدرک حوزه بین المللی نیست!!!
نمی دانم بعضی ها چرا گاهی اوقات حرف هایی می زنند، که اصلا
حساب شده و منطقی نیست.
خانم قیاسی در جلسه ی افتتاحیه طلبه های جدید الورود فرمودند:
“مادری به نزد من آمده و می گوید :به ما گفته اند مدرک حوزه بین المللی
نیست،واقعا این شخص چقدر کارشناس حوزه بوده که این حرف را زده؟
مگر روحانیت ما با همین مدرک حوزه حتی در خارج مشغول فعالیت نیستند؟
آنها که نرفتند لیسانس دانشگاه بگیرند،در ثانی مگر مدرک حوزه و دانشگاه
چقدر ارزش دارد که این قدر برایش دست و پا می زنیم؟
مدرک را عده ای برای سر کار رفتن می خواهند ،که برای دنیایشان خوب است.
عده ای هم برای پُز دادن می خواهند، که باز هم برای دنیایشان خوب است .
اما کسی که برای خدا علم می آموزد و دیدش الهی ست ،آخر سر مدرکش
هم می دهند،دنیایش هم آباد می شود.”
و چقدر دعای آخرشان زیبا بود،دعایی که باید از ته دل به آن آمین گفت.
“خدا کند شیرینی دین این قدر برایتان جلوه کند که شیرینی مدرک از مذاق ها
محو بشود.”
خدایا !توفیق ماندن در سنگر علم دین را به همه ی ما عنایت فرما و علم نافع
به ما عطا کن و نور ایمان را در قلب هایمان بتابان.آمین یا رب العالمین.
دیری نمی گذرد که این غوره ها شیرین می شود.
امسال خدای بزرگ لطفش را شامل حال دختر خانم هایی که در مقطع
سیکل درسشان را به اتمام رسانده بودند کرد و آنها توانستند برای اولین بار
در یزد به حوزه ی علمیه ی حضرت زینب سلام الله علیها وارد شوند،روز افتتاحیه ی
مراسمشان مدیریت محترم سرکار خانم قیاسی حفظه الله وقتی دعوت شدند تا
برایشان سخنرانی کنند،مثل مادری دلسوز که با مهربانی فرزندانش را مورد تفقد
قرار می دهد، با آنان سخن گفتند.
ایشان فرمودند:بچه ها! درسته شاید وقتی آمدید در حوزه ثبت نام کردید،بعضی ها
ناراحت شدند،سرزنشتون کردند،به روی شما اخم کردند،گفتند به شما که اُمُل شدید.
اما حکایت شما مثل غوره ای ست ،که انسان وقتی می خواهد بخورد؛ از شدت ترشی
غوره،صورتش در هم کشیده می شود و حالتی به خود می گیرد؛ اما مدتی که گذشت .
این غوره ها می رسد ،شیرین می شود و بعد جلوی هر کسی بگذاری، چقدر از خوردنش
لذت می برد،حالا شما سختی هایی رو تحمل می کنید اما وقتی چند سال آمدید حوزه
سخنران شدید،از نظر معنوی رشد کردید،خیلی ها به حال شما غبطه می خورند.
برای خاطر جمع شدن دل پدر و مادرهایی که مردم اذیتشان می کنند و برای این که این
غوره ها هر چه زودتر شیرین شود، صلواتی بفرستید.