یاد گرفتنی هایی که خدا کند هرگز در زندگی فراموش نکنم / یاد گرفتم که اهمیت ندهم به...
چقدر بعضی یاد گرفتن ها زیباست،درسی که اگر یاد بگیریم و تا آخر
عمر به آن عمل کنیم، برای همیشه در تاریخِ خوبی ها ماندگار می شود
و این ها در سهایی ست که عالم بزرگ محمد جواد مغنیه به ما می آموزد.
“یاد گرفتم که به کسی که مرا ترک کند و پیشم نیاید اهمیت ندهم و مطلقا
به او فکر نکنم،اگر چه به دیدنش عادت کرده باشم.یاد گرفتم که اهمیت ندهم
به کسی که به من فحش می دهد و تهمت می زند،چون من نمی توانم دهان
او را قفل بزنم،سخن او با باد خواهد رفت و هیچ اثری بر دین،صحت و رزق من
نخواهد داشت،یاد گرفتم که اهمیت ندهم به کسی که ادعای داشتن چیزی
را می کند که ندارد و در مورد او فکر نمی کنم.فرعون ادعای ربوبیت کرد.
عاقبتش چه شد؟”
خدایا!ما را عامل به آن چه یاد می گیریم، قرار ده.آمین یا رب العالمین
منبع:تجارب محمد جواد مغنیه ص 38 به نقل از آداب تحصیل صص137_138
در طول سال فقط دو روز درس مرحوم شعرانی رحمة الله علیه تعطیل بود.
دیروز و دیشب برف بارید و عنایت خداوندی بار دیگر شامل حال مردمان
خوب دار العباده ی یزد شد،مدارس و حوزه های علمیه تعطیل شد،خوش
به حال کسانی که کارهایشان را با وجود این تعطیلی ها به وقت دیگری
موکول نکردند و چه قدر فراوان بودند بزرگانی که نهایت استفاده را از
فرصت ها می کردند.
“در مورد مرحوم شعرانی رحمة الله علیه یکی از بزرگان می فرماید:مرحوم
شعرانی رحمة الله خیلی در تعلیم و تربیت فعال بود،فراموش نمی کنم که
درس ایشان تقریبا هیچ تعطیلی نداشت،در طول سال فقط دو روز درس
تعطیل بود،یکی روز عاشورا و دیگر روز شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله
و امام مجتبی علیه السلام.
یک روز برفی و تعطیل رسمی که شک کردم درس هست یا نه،به در منزل
ایشان رفتم و عذر خواهی کردم که با این برف نباید مصدّع بشوم.
ایشان فرمودند:شما روزهای پیش که از مدرسه مروی تا این جا می آمدید.
این گداهای گذر بودند،امروز چطور؟گفتم بودند.
آنها در چنین روزهای سرد،بازارشان گرم است،فرمود:آنها کارشان را
تعطیل نکردند،ما چرا تعطیل کنیم.”
مجله ی حوزه،ش21ص25 به نقل از آداب تحصیل ص 67_68
خدا برای خلوص خیلی بها قائل است / اگر خلوص نیت نباشد،عمل به اندازه ی کوه را کاه می کند.
دقت و تامل در زندگی بزرگان و علمایی که اینک در میان ما نیستند،اما
عمری را در راه رضای خدا تلاش کردند و امام زمانشان را از خود خشنود
ساختند می تواند مسیر زندگی ما را عوض کند، علمایی که اخلاص را
سرلوحه ی کارها و اعماشان قرار داده بودند و هیچ عمل ناخالصی تحویل
خدا نمی دادند.
کسانی چون حاج محمداسماعیل دولابی رحمة الله علیه که زیبا بندگی
خدا کرد او که می فرماید:"خدا برای خلوص خیلی بها قائل است،عمل از
روی خلوص را اگر کاه باشد کوه می کند،بر عکس اگر خلوص نباشد عمل
به اندازه ی کوه را کاه می کند.”
آری می شود هر حرف و سخن خوبی برای ما هم درس بزرگی باشد تا از
هر جا که احساس کردیم داریم به بیراهه می رویم برگردیم و زیبا زندگی کنیم.
اگر عامل نباشیم،آن اثری که باید حرفمان بر دیگران داشته باشد ندارد.
مهم ترین چیزی که تفکر و تعمق درآن ما را در امر تبلیغ راهنمایی می کند
این است که بدانیم به عنوان یک مبلغ دین انجام هر کاری را ازدیگران خواستار
شدیم، اگر از ما عملی مخالف با آن را دیدند قطعا دیگر حرف و سخن ما تاثیر گذار
نخواهد بود،که “از محضر آیة الله بها ءالدینی رحمة الله علیه سوال شد:ما مطالبی
را برای دیگران می گوییم، ولی خودمان عمل نمی کنیم ایشان فرمودند:در این
صورت،آن اثری که باید برای دیگران داشته باشد ندارد.”
منبع :سبز علی طاقانکی و اعظم السادات ناصری نژاد،برای تمام خانواده ها،قم
نصایح،1388،ج1،چ4،ص753
بذر نفرت از گناه را در باغچه ی قلبم بکار / دیگر در این خانه، گناه بی عفتی صورت نمی گیرد.
شخصی مسیح علیه السلام را دید که از خانه ی زن بد کاره ای بیرون می آید.
حضرت عیسی علیه السلام جوان بود و زیبا ،آن مرد در دلش نا خود آگاه گذشت
که همه به بدی این زن معترفند، پس پیامبر خدا در این خانه ی پر از گناه چه می کرد؟
حضرت عیسی علیه السلام او را صدا زدند و به او فرمودند:شاید با خود بگویی:من در
این خانه چه می کردم؟ آمده بودم برای درمان بیماری که غافل شده بود ،پشت در اتاقش
با او حرف زدم و او توبه کرد،دیگر در این خانه گناهی صورت نمی گیرد.
گاهی می دانی بیماری و خودت با پای خودت به دنبال علاج بیماری ات می روی، اما
گاهی آن قدر در گناه غرقی که دیگر کرخت شده ای و حواست نیست که عمر می گذرد
و تو در منجلاب گناه لحظه به لحظه داری بیشتر از قبل غرق می شوی.
و عیسی علیه السلام رفته بود، تا بیماری را که از نوع دوم بود، درمان کند.
خدایا!روز به روز و لحظه به لحظه نفرت ما را از گناه بیشتر از قبل بگردان.
گزیده ای از سخنان عالم بزرگوار حجة الاسلام انصاریان حفظه الله علیه
مُهر اجابت
گاهی می گوییم دوستی دارم که نمی دانی چقدرمهربان و کریم است .
اما من کریمانی می شناسم که هیچ کس نمی تواند در کریمی و برگواری
خود را به مقام آنها برساند،حال وقتی در کنار این ها قرار گرفتی اگر کم بخواهی
نه تنها به خودت ضرر زده ای که آنها را هم ناراحت کرده ای.
آری و به راستی که ائمه ی اطهار علیهم السلام کریمند، وقتی به در خان اشان
می روی به کم بسنده نکن،تنها به مادیات بسنده نکن،اگر کریمی گفت هر چه
بخواهی، به تو می دهم کدام عاقلی ست که به مقداری اندک بسنده کند؟
از آنها زندگی قرآنی بخواهیم،از آنها ایمانی سرشار به خدا ی مهربان طلب کنیم
و دنیا و آخرتی که آباد باشد،این جا هر چه می خواهی بخواه،فردا شاید آرزوهای
زیادی داشته باشی که دوست داری مُهر اجابت بخورند،اما دیگر خیلی دیر شده.
خیلی دیر …و زمان می گذرد.
و اولین دعایمان تعجیل در فرج یوسف مهربانی ها ارواحنا فداه است.
اقتباسی از سخنان حجة الاسلام انصاریان حفظه الله علیه