زندگي هاي قشنگ با فكراي قشنگ
تو زندگی بعضي از ما اتفاقاتی می افته که گاهی ما رو بهم می ریزه
بی تاب می شیم و گاهی وقتا کارایی می کنیم که وقتی خوب در
باره اونا فکر می کنیم ،می بینیم می شد با حرف نزدن با سکوت
کردن و تصمیم درست گرفتن، قضییه رو خیلی خوب تر از این تموم
کرد و وقتی خوب فکر می کنم می بینم بعضی از ما ها چون آگاه به
مسائل دینی و اخلاقی نشدیم، گاهی زندگی رو به کام خودمون و دیگران
تلخ می کنیم.برا همین خونه همدیگه رفتن و به قول معروف صله ارحام
کردن گاهی دیگه مثل قدیما شادمون نمی کنه، که برعکس بعد که به خونه
میایم کلی برافروخته می شیم که چرا فلانی این حرفو زد؟ نگاه های فلانی رو
دیدی؟ خواستند چی به من بفهمونند؟ حالا دیگه کارشون به جایی رسیده
كه …..اون وقت اگه فکر کنیم بازم متوجه اثار زیان بار این فکراهای بد می شیم.
تلخی ها، قهرها،کینه ها، اما گاهی اگه من نوعی از مسائل دینم اگاه باشم و
باور كنم که خدای بزرگ، مهربونه،می بخشه، پس چرا من از خطاهای دیگران
نگذرم و جاهایی هم که لازمه با محبت تذکر بدم.
توی کتاب سیره تربیتی یه حدیث ناب دیدم که خانم محدثی دخت
هم در باره اش نوشته بود:”
حدیث امام صادق عليه السلام که میفرمایند:” دوست دارم شیعیان من، گر چه
با تنبیه، به مسائل دینی خود آگاه باشند.”
جالب است که ائمه اطهارعليهم السلام با تمام سفارشاتی که بر خوش رفتاری دارند
ولی در اینجا مسائل دینی این قدر مسئله مهمی است که امام عليه السلام
فرمودند: که ما از مسائل دینی آگاه شویم حتی با تنبیه.”
نكته:منتهي به نظر من اين كلمه تنبيه هم بايد در باره اش فكر بشه كه مراد
از ائمه اطهار عليهم السلام چي بوده؟ آيا زد و خورد و دعوا ؟يا نه تذكر به جا و محكم و ….
خدايا ما رو آگاه به مسائل ديني و اخلاقي بگردان.آمين
نوشته مرضيه يادگاري حوزه علميه حضرت زينب سلام الله عليها يزد