دلنوشته / اجابت
بعضی جملات کوتاهند،اما دنیایی حرف در خود نهفته دارند،بعضی جملات
از عمق دل بلند می شوند،بعضی جملات به استجابت نزدیک ترند،چون
حرف دلند ،جملاتی هم که امشب پیش روی من است؛ از همان جملات
نابی است که هر کس از سودای دل آن را بر ورق کاغذی حک کرده است.
آنها که در روز جشن غدیر خواسته های دلشان را از راه دور به مولا
امیر المومنین علی علیه السلام عرضه داشتند،تا این همه ابراز عشق
به قهرمان خیبر برای همیشه در دل تاریخ یادگار بماند،یک نفر نوشته بود.
“خوش به حال چاه که محرم اسرار علی بود."یک نفر با سوز دل نگاشته بود.
“با تمام وجود می بالم و افتخار می کنم که شیعه ی توام.”
حنانه دختر بچه ی شش ساله ای که اگر چه خواندن و نوشتن نمی دانست.
اما گفته بود مولا را به اندازه ی پدرش دوست دارد،خواهری که نوشته بود.
آرزویش دیدار قبر مطهر مولای خوبان علی علیه السلام است.
طلبه ای که در قالب شعری زیبا نوشته بود:"از غلامان شما هم می شود
دنیا گرفت،من نیازت دارم آقا ،روز محشر بیشتر”
همه حرف دلشان را به آقا زده بودند و انگار همه به اجابت دعایشان ایمان
داشتند و می دانستند او حرف هایشان را با مهربانی گوش می دهد.
نوشته ی : م . ی