دلم را به دو چیز خوش کرده ام......
* هیچ برگ برنده ای ندارم که رو کنم ، جز این که دلم را به دو چیز
خوش کرده ام: یکی این که با این همه گناه، او دوباره مرا به سرزمین
پاکی و اخلاص و صفا و محبت بازم گرداند. پس لابد دوستم دارد و
سر به سرم می گذارد، هرچند که چشم دلم کور است و نمی بینم و
احساسش نمی کنم اگر چنین نبود پس چرا مرا به این جا آورد؟
* دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم بسیار
دلسوزم. لحظه ای حاضر به رنجش کسی نمی شوم، حتی رنجش بسیار
کوچک و ناچیز، ولی در عوض برای خوشنودی دیگران حاضر به تحمل
هر گونه رنجی می شوم. بله! به این دو چیز دل خوش کرده ام.
* حالا که به عینه دیدید، شما را به خدا عاجزانه التماس و استدعا
می کنم، بیایید و به خاکش بیفتید و زار زار گریه کنید و امیدوار به
بخشایش و کرمش باشید. با او آشتی کنید. زیرا بیش از حد مهربان
و بخشنده است. فقط کافی است یک بار از ته دل صدایش کنید.
دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید و دیگر هر چه می کند
او می کند و هر کجا که می برد، او می برد……
* بنده مخلص و گنهکار، امیر حاج امینی