دارم به این می اندیشم که پاهای تاول زده ام در مسیر رسیدن به مولا حسین علیه السلام ،هرگز فردای قیامت نخواهد سوخت.
شب اربعین حسینی ست و جمعیتی چد میلیونی کم کم دارد به حرم مطهر
آقا ابا عبد الله الحسین علیه السلام نزدیک می شود و چقدر خدمت به زائر در
این مسیر موجب عزت و مباحات است،چیزی که وقتی در مسیر قرار گرفتی
متوجه عظمتش می شوی و چه زیبا دختر 16 ساله ای حرف های دلش را
به مولایش سید الشهدا علیه السلام عرضه می داشت و از عشق بی نهایتش
به او می گفت.
او با بغضی در گلو می گفت: نتوانستم جلوی دلم را بگیرم ،هر چند خیلی ها گفتند
درس داری اما همه چیز درس نیست ،اگر فردا بمیرم نه امتحانی داده ام و نه در این
مسیر قدم بر داشته ام.
و تا خودت در این مسیر گام بر نداری، نمی فهمی چه می گویم، دارم به این می اندیشم
که این پایی که برای رسیدن به مولا ابا عبد الله گام برداشته و تاول زده ،هرگز فردای قیامت
نمی سوزد.خدایا! نام ما را جزء زوّار واقعی شهید کربلا ثبت بفرما.آمین
نوشته ی :م . ی