خدا رو شکر می کنیم که مدرسه ما پر رنگ ترین برنامه های فرهنگی را دارد
باز هم یک روز دیگر از روزهای خوب خداوندی از راه می رسد و
خانم قیاسی باز در جمع طلبه های حوزه علمیه حضرت زینب
سلام الله علیها سخن می گوید، ایشان از برنامه های فرهنگی
می گویند، از همان برنامه هایی که خیلی خیلی در مدرسه ما
در کنار امر مهم آموزش به آنها توجه می شود، ایشان در همان
ابتدای سخنان ارزشمندشان به طلاب عرضه داشتند که خدا رو
شکر می کنیم که مدرسه ما پر رنگ ترین برنامه های فرهنگی
را دارد، اگر خدای ناکرده خروجی این برنامه ها تنها شنیدن
باشد و بعد هر کسی به دنبال کار خود برود، واقعا بی انصافی
است،راستی چطور می شودکه ما این قدر زود خسته می شویم؟
انسان وقتی با هدف در راهی قدم می گذارد ،خسته نمی شود
در احوالات شهید باکری رحمة الله علیه آمده است که از نخوابیدن
چند شب پشت سر هم، چشم هایش دچار خونریزی داخلی شد
از بس در جنگ نمی توانسته بخوابد،حالا ما از چشم هایمان خون نیاید
ولی کمی هم با این خستگی ها مقابله کنیم، یک طلبه نباید کارهای
و برنامه های دیگرش را بر ساعت فرهنگی حوزه ترجیح دهد، مبادا
روزی مردم از ما چیزی را بپرسند که ما اظهار بی اطلاعی کنیم
در مورد انتخابات از ما سوال کنند و ما به مردم بگوییم خودم هم
نمی دانم…در مدرسه ما این قدر کار سیاسی می شود که اگر
بگوییم در این زمینه ضعیف هستیم، بی انصافی کرده ایم.
یادم می آید روزهای جنگ همسر من می گفت هوای سقز 25
درجه زیر صفر بود، آب وضو روی صورت جاری نمی شد؛ یخ می بست
آن وقت در این نماز خانه زمین موزاییک است روی موزاییک ها موکت شده
روی موکت ها قالی ، روی قالی ها صندلی، چطور باید یک طلبه بگوید من
خسته شدم تازه سخنران هم صحبت کرده و ما فقط گوش کرده ایم
همه کسانی که ساعت ها پای چنین برنامه هایی می نشینند
در برابر خانواده هایشان برای فشاری که بر همسر و فرزندان
به خاطر نبودشان در منزل به آنها مِی آید مسئولند،در قبال این
همه زحمت آنها من آیا باید برای اسلامم قدمی بر دارم یا نه؟
حرف های تامل انگیز خانم قیاس حفظه الله آن روز خیلی ها را
وادار به تفکر کرد… م . ی