رهبرم!دغدغه هایت را با جان و دل خریداریم.
امروز حوزه علمیه ی حضرت زینب سلام الله علیها در استان یزد، میزبان استادی بود.
که آمده بود تا از دغدغه های مقام معظم رهبری مدظله العالی بگوید.
استاد هژبری،که درد دیندار ی اش به وضوح از سخنانش هویدا بود .
امروز آمده بود تا از مردم بگوید و از افتخاراتی که تاکنون آفریدند.
این استاد بزرگوار آمده بود ،تا مسولیت سنگینی که بر دوش داریم .
را بار دیگر به ما یادآوری کند.
ایشان وظیفه ی ما راپیرو رهبربودن دانسته فرمودند:
“که ما باید در تمام زمینه ها ،چشم به نظر مقام عظمای ولایت داشته باشیم.
با هوشیاری در انتخاب فرد اصلح بکوشیم .
و مشارکت حداکثری خود را مثل همیشه به نمایش بگذاریم .”
آری حر گرچه در ابتدا،را ه را بر امام حسین علیه السلام بست .
اما او در نهایت، عاقبت بخیر شدو اولین شهید کربلا.
و یادمان باشد که ما مامور به وظیفه هستیم.
الله صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم/ م.ی
تاکیدی دوباره/کتابخوانی برای کودکان
باید پدران ومادران، بچه ها را از اول با کتاب محشور ومانوس بکنند.
حتی باید بچه های کوچک با کتاب انس پیدا کنند.
بچه هایمان را هم از اول کودکی عادت بدهیم که کتاب بخوانند؛مثلا وقتی می خواهند بخوابند،کتاب بخوانند وبخوابند.
وقتی که ایام روز فراغتی هست،یا مثلا روز جمعه ای که بازی می کنند، بخشی از آن را حتما برای کتاب قرار بدهند.
در تابستان ها که بچه ها و جوانان تعطیل هستند، حتما کتاب بخوانند؛ کتاب هایی را معین کنند، بخوانند وتمام کنند.
منبع: من وکتاب،چاپ18ص85
راستی بهترین کتابی که تا به حال برای کودک دلبندت،یا خواهر و برادر کوچولوت
خوندی نامش چیه؟
چقدر فکر می کنی نقش کتابهای خوب در برنامه ریزی روزانه ات ، کمرنگ شده؟
پس یه یا علی بلند بگو و دوستی ات رو با کتاب این یار مهربان ازنو شروع کن.
برنج کوپنی
منزل آقا میهمان بودیم. وقتی آمدند ونشستند.
انگار چیزی عوض شده باشد، پرسیدند:
_امروز برنجمان با هر روز فرق کرده است؟
_ حاج آقا عید بود، میهمان هم داشتیم.
برنج کوپنی مان هم تمام شده بود.
برنج آزاد خریدیم.
آقا خیلی عصبانی شدند وگفتند:
_بنا نبود در غذا تغییری بدهید.
از میهمان رو در بایستی نداریم.
برنج نبود نمی خوردیم!
درود بر رهبری که ساده زیستی او
برای همه ی ما درسی ارزشمند است.
منبع: یک سبد گل محمدی ص41
نمی دانم این همه تکرار اثر کرده یا نه؟
وقتی چیز ی دغدغه ی انسان در زندگی باشد. وقتی چیزی یا مطلبی، برای انسان خیلی مهم باشد.
آن وقت، با رها آن را تکرار می کند تا همگان به اهمیت آن پی ببرند.
حرفهای ناب رهبر فرزانه ام سید علی خامنه ای (مد ظله العالی)در رابطه با کتاب ،این دوست مهربان انسانها،گویای چنین اهمیتی است ایشان می فر مایند:
از بس در باره ی این مساله مهم[ کتاب خوانی] گفته ام وبه من هم گفته نشده که چقدر اثر دارد،حقیقتا وقتی می خواهم بار دیگر این مساله را بیان کنم، دچار تردید می شوم که این دیگر جزء گفتار لغو نباشد!من نمی دانم واقعا این تکرار، اثر کرده ،یا نکرده است؛
شما باید آن را بگویید. واقعا آماری بگیرید، ببینیم کتاب خوانی چقدر رشد می کند.بیایید کاری کنید که مردم کتاب خوان بشوند.
رهبرم!همیشه برای سلامتی ات دعا خواهم کرد.و حرفهای ارزشمندت را در خانه ی قلبم ،برای همیشه نگه خواهم داشت.
منبع:من وکتاب،چاپ هیجدهم،انتشارات سوره ی مهر،تهران:1387 صص43_42
عادت به کتاب خوانی
باز هم گوش دل را به سخنان ارزشمند رهبرم سید علی می سپارم.
او که باز ،حر فهای نابی در رابطه ی با مطالعه دارد.
کتابی که هرگز بی وفایی نمی کند وهر چه دارد تقدیم خواننده اش میکند.
دوست مهربانم!بیا با هم بر روی کلمه به کلمه ی صحبت های رهبر عزیزمان تعمق کنیم.
اگر کسی اینجا نشسته باشد ودر اتاق بغل دستش خبر وچیز تازه وحرف جدیدی باشد، کمتر کسی است که طاقت بیاورد.
اینجا بنشیند و بلند نشود سر بکشد وببیند این اتاق بغلی چه خبر است.
همه ی اطراف ما را خبر های تازه پر کرده است؛این قدر معلومات،این قدرمعارف در همه ی زمینه ها؛ ما چه طور حاضر نیستیم سرک بکشیم ونگاهی بکنیم وببینیم چه خبر است ودراین دنیای معارف چه می گذرد؟!
راهش این است که کتاب بخوانیم. هر کس که کتاب بخواند از بخشی از معارف موجود عالم،از خبر هایی که در دنیا هست، از چیز هایی که بوده است، حتی از آنچه که در همه ی زمینه ها خواهد بود، مطلع خواهد شد؛ بنابر این بایستی کتاب خوانی را برای خودمان عادت قرار بدهیم.
به امید روزی که دوستی های بیاد ماندنی ما و کتابهای خوب برای همیشه در ذهن تاریخ نقش بندد.
منبع:من وکتاب،دفتر برنامه ریزی انتشارات سوره مهر چاپ هیجدهم،تهران :انتشارات سوره مهر 1387ص 14_13
نامه ای به رهبرم سید علی خامنه ای(مد ظله العالی)
رهبرم سید علی!تازه به این نتیجه رسیده ام که،هیچ چیز از شما نمی دانم.
تازه به این نتیجه رسیده ام که،مهم نیست خانه ات بزرگ باشد یا کوچک،زندگیت ساده باشد یا تجملاتی.
مهم این است ،که با همه ی ساد گی خانه ات، دلی به وسعت دریا داشته باشی.
تازه به این نتیجه رسیده ام که برای رسیدن به هدف،نباید همیشه در رفاه وآرامش باشی وهمیشه شکمت سیر سیر باشد.
نمی دانم چه بر سرمان آمده.هر چه امکاناتمان بیشتر شده واز لحاظ خوراک و پوشاک بیشتر به خودمان رسیدیم نا شکری هایمان هم در زندگی بیشتر شده و توقع هایمان بالاتر رفته.
اما شما شبهایی از کودکی ات را به یاد می آوری که حتی در منزل شام نداشتید و مادر بزرگوارتان،با پول خردی که بعضی وقتها،مادر بزرگتان به شما یا یکی از برادران وخواهرانتان می داد؛قدری کشمش یا شیر می خرید تا با نان بخورید.
آری کلید قلبها به دست خداست و این خدای بزرگ است که هر کس را بخواهد در بین خلایق عزیز می کند.
حالا می فهمم چرا امام راحل (ره)هر وقت که شما به مسافرت می رفتید نگران می شد ند وخطاب به شما می گفتند:"هر موقع که تو به سفر می روی،من مضطرب هستم تا تو بر گردی.خیلی سفر نرو.”
رهبرفرزنه ام!می دانم که نمی توانم ذره ای از آفتاب وجودت را توصیف کنم.
می خواهم بگویم برای یافتن الگو لازم نیست راه دوری برویم. الگوی یک جوان ایرانی،هرگز نباید یک هنر چیشه غربی باشد. که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله ،خاندان پاک ومطهرش ونایب حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه)برای ما بهترین الگو هستند.
کسی که از تمام امکانات قم،چشم پوشی می کند وبه مشهد می رود تا همدم و مونس پدری شودکه به کمک او نیاز مبرم دارد.
رهبرم سید علی!می خواهم بگویم چقدر،شباهت است بین تو ومظلومی غریب مدینه امیر المومنین علی علیه السلام.
وقتی مولا در خطبه هایش زبیر را که جزءمعدود کسانی بود که در تشییع جنازه ی حضرت زهرا سلام الله علیها شرکت کرده بود را مورد مواخذه قرار می دهد و می فرماید :"بیعت زبیر با دست بود ونه با قلب” ترسی عجیب به سراغم می آید.
با خودم می گویم نکند روزی چون زبیر خطا کار مورد سرزنش شما قرار گیرم.
آخر خیلی ها در کنارت بودند که زود بی وفا شدند همانها که از وفاداری سخن می گفتند.
وخوشا به حال رهبری که در جریان کوی دانشگاه،با قاطعیت می تواند بگوید:"ای سید و مولای ما!پیش خدای خود گواهی بده که در راه خدا،تا آخرین نفس ایستاده ایم وبزرگترین آرزو وافتخار بنده این است که در این راه پر افتخار پر فیض وپر بهجت جان خود را تقدیم کنم.”
رهبرم سید علی!نمی دانم در منا جات سحر گاهی ات ،چه درد و دلی با معبود می کنی اما شما را قسم می دهم در نماز شبهایت برای قلب پر از گناه ما هم دعا کن.
رهبرم سید علی!با همه ی وجود برای سلامتی و توفیق روز افزون شما دعا می کنیم.
دلم سخت گرفته بود با خودم گفتم نامه ای از راه دور برایتان بنویسم.خدا را چه دیدی شاید نامه ام را خواندی .
برایمان دعا کن تا برای تبلیغ دین لحظه ای دست از تلاش بر نداریم.
رهبرم سید علی!می خواهم حالا که چند روزی بیشتر به پایان ثبت نام حوزه های علمیه باقی نمانده دعا کنی بهترین ها وارد مکان مقدس حوزه ها شوند. وبتوانیم به سراغ کسانی برویم که آرزوی سر بازی یوسف فاطمه (عج الله تعالی فرجه)را دارند.
و در آخر می نویسم.رهبرم سید علی!عزتت روز افزون باد.