بعد از رحلت حضرت امام خمینی رحمة الله علیه ،تلخ تر از حادثه ۱۳ دی نداریم
روز اول روضه دهه فاطمیه در حوزه علمیه حضرت زینب کبری سلام الله علیها در تاریخ13 دی ماه 1400 مصادف با روز شهادت سردار دل ها، حاج قاسم سلیمانی رحمه الله علیه با حضور سرکار خانم قیاسی حفظه الله.
خدایا امروز سالگرد شهیدی ست که عزیز دلِ هر مسلمان و غیر مسلمانی در سراسر گیتی ست، به حق دل هایی که برای شهادت حاج قاسم سلیمانی رحمة الله علیه می سوزد و می نالد، در فرج آقا صاحب الزمان ارواحنا فداه تعجیل بفرما.خدمت عزیزانم سلام عرض می کنم. امروز روزی سخت و جانکاه است، و یاد آور خاطرات رحلت حضرت امام راحل رحمه الله علیه است و به نظر بنده، بعد از رحلت حضرت امام خمینی رحمة الله علیه ،تلخ تر از حادثه ۱۳ دی نداریم.
یادم می آید در مدرسه الزهرا بودیم، حاج آقای صدوقی فرموده بودند: به حظیره بروید، مراسم دعا برای سلامتی حضرت امام راحل رحمه الله علیه برگزار می شود. با تعداد زیادی از طلاب خوابگاهی با مینی بوس به حظیره رفتیم، مردم کم کم می آمدند و جمع می شدند. خرداد ماه بود و روزها بلند.
قاعدتاً باید ساعت پنج و نیم صبح دعا شروع می شد، اما نشد.
به حیاط رفتم و از یکی از آقایان که از مجموعه خودمان بود، سوال کردم چرا دعا را شروع نمیکنید؟ ایشان گفتند: منتظر حاج آقا صدوقی هستیم. برگشتم داخل مسجد که ناگهان صدای قرآن پخش شد.
تمام وجودم به هم ریخت. بی اراده و بی تصمیم، هیجانی مرا گرفت و به هم ریختم. پرده قسمت زنانه را کنار زدم و به سمت آقایان رفتم و داد زدم: برای چه قرآن پخش می کنید؟ همه شروع به گریه کردند.
متحیر و گریه کنان به قسمت خانمها برگشتم. یکی از آقایان گفتند: متاسفانه دیشب حضرت امام، دار فانی را وداع کردند.
در برگشت به حوزه، بچه ها در مینی بوس گریه می کردند و من مردمی را میدیدم که در رفت و آمد بودند و مغازه هایشان را باز میکردند. انگار کسی خبر از رحلت حضرت امام رحمه الله علیه نداشت.
ساعت ۸ صدای آقای حیاتی از تلویزیون پخش شد که:
روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست.
خاطره ای سخت و فراموش نشدنی…. ادامه دارد.