بخشندگی رسم خوبان
روزی به مقدس اردبیلی عمامه بزرگ و گرانبهایی هدیه دادند،ایشان آن را
بر سر گذاشت و از منزل خارج شد،چند قدمی نگذشت که سائلی آمد و
از وی طلب کمک کرد، مقدس گوشه ای از عمامه اش را پاره کرد و به
وی داد، مقداری دیگر که راه رفت ،فقیری دیگر آمد و تقاضای طلب کرد .
مقدس باز گوشه ای از عمامه را پاره کرد و بدو بخشید؛ به همین ترتیب
تا وقتی مقدس به منزل بر گشت، از عمامه فقط یک ذراع مانده بود.(1)
وقتی این بزرگواری و بخشش مقدس اردبیلی راخواندم، یاد صحبتهای آیت
الله سید هاشم رسولی محلاتی افتادم، که از سخاوت و بزرگی رسول
اکرم صلی الله علیه و آله می گفتند، که وقتی شخصی به ایشان دوازده
درهم داد، تا برای خودشان لباسی تهیه کنند و ا میر المومنین علیه
السلام به بازار رفتند و لباسی به قیمت 12 درهم گرفتند ،پیامبر فرمودند:
یا علی!این برای ما زیاد است، مولای متقیان علی علیه السلام پول را که
بازگرداند،پیامبر به همراه امیر المومنین علیه السلام هر دو به بازاررفتند.
چهار درهم را به زنی دادند که پولی را که صاحب خانه به او داده بود را
گم کرده بود و گریه می کرد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای
خودلباسی 4 درهمی خریدند، اما به محض دیدن برهنه ای که می
گفت،مسلمانان!من برهنه ام مرا بپوشانید، فوری لباس را به او داده باز با
چهار درهم باقی مانده، لباسی برای خود تهیه کردند،در راه برگشت باز به
آن زن برخوردند که ابتدا او را دیده بودند ،زن باز هم گریه می کرد می
گفت ساعت ها از منزل خارج شده و الان دیگر دیر وقت است ؛اگر برگردد .
صاحبش اورا توبیخ می کند وپیامبر از او خواست راه خانه ی اربابش را
نشان دهد ،و قتی صاحب خانه، رسول مهربانی ها را جلوی در خانه اش
می بیند، به خاطر پیامبر کنیز رادر راه خدا آزاد می کند.پیامبر رو به امام
علی علیه السلام کرده فرمودند:چه 12 درهم بابرکتی ،دو برهنه را
پوشاند. و کنیزی را آزاد کرد واین سیره ی پیامبر گرامی اسلام صلی الله
علیه و آله و بزرگان دین ماست، که باید در زندگی از آن درس بگیریم.
(1)شهروز،شهرویی،داستان های عارفانه،چاپ دوم،قم:انتشارات نجبا،1381 صص14_13