بارقه امید...
بعد از روز ها استرس و ناراحتی و خانه نشینی سخنان سر کار خانم قیاسی حفظه الله
نور و بارقه امیدی در دلمان تاباند.این خلاصه سخنان خانم قیاسی در تاریخ16 اسفند
98 می باشد که برایتان می نویسم.
ان شاء الله خدای مهربان توفیق عمل به سخنان بزرگان را به همه ما عنایت کند. برای سلامتی
همه ذوی الحقوق، اساتید ،بزرگان و سلامتی حاج خانم قیاسی حفظه الله صلوات.
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خدمت همه عزیزانم سلام عرض می کنم امروز که دارم صحبت می کنم روز جمعه هست
روز بعد از ولادت امام جواد علیه السلام و در آستانه شب میلاد امیر المومنین علیه السلام
و بالاخص ایام البیض ماه رجب و ایامی که اعتکاف سفارش شده، این روزها می بینیم مردم
کوچه بازار مخصوصا در بین خانم ها به برنامه های ماه رجب اهمیت می دهند، نمازها را
می خوانند، روزه می گیرند، برنامه های خاص دارند، به خانواده توجه می کنند.
نیمی از ماه رجب را داریم از دست می دهیم، بازنگری کنیم چقدر تونستیم در این
ماه رجب المکرم کارهای خالصانه برای خدا انجام بدیم؟ -چون خدا امر کرده انجام
می دیم- چقدر برای رشد خود کار کردیم؟… بنده خدایی می گفت: من نماز شب
می خوانم ولی وقتی بلند می شم می بینم نمازم به درد نمی خوره، میگم خدایا! چون
گفتی بیدار شو، بلند شدم وگرنه این نماز، نمازی نبود که تو می خواستی. ما هم عرضه
می داریم: خدایا این ماه رجب اون بنده ای که فرمودی از رجبیون باشه من نیستم، از
رجبیون نشدم، اما چون فرمودی شب ها بلند شم برا عبادت، متوجه باشم و آماده
باشم، اعما ل رو انجام می دهم، خدایا ما بنده خوبی نیستیم، ولی در حدی که ظاهری
گفتی دعا بخوان گناه نکن، ظاهرا اعمال را انجام دادم، اما هرگز موفق به باطن اعمال
نمی شوم، تو به بزرگواری و رحمت و مغفرت خودت بپذیر و از ما قبول کن.
نوشته یادگاری حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد