التماس دعاهای تکراری
خانم خاتم الحسینی معاون پر تلاش حوزه امان برای طلبه ها
حرف می زدند،حرف هایی که به دل می نشست و انسان را به تامل
و تفکر وا می داشت،در مورد حدیث عنوان بصری سخن می گفتند؛از او
که با وجود استادش که سالها در محضرش درس آموخته بود اما تشنه
دیدار امام صادق علیه السلام می شود، اما امام او را نمی پذیرد و بعد
از روزها توسل باردیگر که به در خانه امام صادق علیه السلام می رود
غلام ایشان در را به رویش باز می کند و می گوید چه کار داری؟می گوید
می خواهم بر شریف سلام کنم، غلام می گوید که ایشان به نماز ایستاده
کمی درنگ کن و بعد از لحظاتی در را که باز می کند می گوید: وارد شو که
برکت خدا به تو رو کرده است ،استاد ادامه دادند اما گاهی بعضی چیزها
برای ما تکراری می شود،حتی التماس دعا گفتن های دیگران هم برایمان
عادی می شود ،گاهی به ما می گویند: فلانی استاد شماست؟ خیلی
خوش به حالتون شده ،اما آن قدر برای ما آن استاد عادی شده که گاهی
حتی سر کلاس درسش هم حاضر نمی شویم.
خدایا کمکمان کن قدر دان همه ی نعمت هایت باشیم،از همه ی
دوستان گلم التماس دعای فراوان دارم.