اگربرنامه ی زندگی این گونه است،پس همه ی ماجهنمی هستیم!
فریده مصطفوی(دختر امام) :"امام به دخترمن که از شیطنت
بچه ی خودگله می کرد،می گفتند:من حاضرم ثوابی راکه
تو ازتحمل شیطنت{فرزندت}حسین می بری ،عوض کنم و
می گفتند:بچه باید آزاد باشدتا وقتی که بزرگ می شود،آن
وقت باید برایش حدی تعین کنند و درمورد تربیت کودکان
می فرموند:بابچه ها روراست باشیدتاآنهاهم روراست باشند.
الگوی بچه، پدر و مادرهستند؛اگربابچه درست رفتار کنید.
بچه ها درست بار می آیندو هرحرفی راکه به بچه زدید عمل
کنید.
یکبار که خدمت امام بودیم،ازمن خواستندپاکت داروهایشان
رابه ایشان بدهم،داخل پاکت دارویی بودکه بایدبه پایشان
می مالیدند،شایدکسی باورنکند،بعدازمصرف دارو امام
یک دستمال کاغذی رابه چهارتکه تقسیم کردندو بایک
قسمت آن چربی پایشان راپاک کردندو سه قسمت دیگر
آن راداخل پاکت گذاشتند تابرای دفعات بعد بتوانند از آن
استفاده کنند.به امام گفتم :اگربرنامه ی زندگی این
گونه است،پس همه ی ماجهنمی هستیم!چون
ماواقعااین رعایت هارابه خصوص درمورد دستمال کاغذی
نمی کنیم.
آقا فرمودند:شمااینطورنباشیدولی رعایت کنید.”
منبع:کتاب تانزدیکی مرزهای عصمت ،نوشته ی سیدمحمد کاظم
سجادی،تهیه شده توسط طلبه ی سال اول خانم ها حاجی زاده و
محمد علیان از کلاس شهید اول رحمة الله علیه
یاد همون پیامبر مهربانی ها که برامون دین آورد، محبت آورد، مودت آورد...
هنوز اون کارت پستال زیبایی رو که دوستم ندا چند سال پیش
بهم داد رو نگه داشتم و بیادشم، هر چند بین من و او فاصله ی
زیادی ست و من بعد از اتمام دبیرستان دیگر نه او را دیدم و نه از
حال و احوالش خبری دارم….
اون کتاب زیبایی را هم که دوستم زهرا به من هدیه کرد، خیلی دوست
دارم، از زهرا هم دورم اما بیاد مهربانی هایش هستم و برایش دعا
می کنم…اون …
امشب به این فکر کردم که همه ی ما به یاد مهربانی و محبت خیلی
از کسانی که دوستمان دارند و دوستشان داریم هستیم، اگه هدیه ای
به ما بدهند برایش ارزش قائلیم ،اما گاهی یادمان می رود به یاد اونایی
که سرنوشت زندگیمون را عوض کردند باشیم ،اونایی ا که اگه نبودند
معلوم نبود ما چه وضعیتی داشتیم؟یاد همون پیامبر مهربانی ها که
برامون دین آورد، محبت آورد، مودت آورد، یاد همون کسی که ما را رو در
مسیر هدایت قرار داد.السلام علیک یا رسول الله / نوشته : م . ی
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فقط شبیه خودت هستی،فقط شبیه خودت زهرا
نه مثل ساره ای و مریم،نه مثل آسیه و حوا
فقط شبیه خودت هستی،فقط شبیه خودت زهرا
اگرشبیه کسی باشی،شبیه نیمه شب قدری
شبیه آیه تطهیری،شبیه سوره اعطینا
به شادی و غم دلمان بیشترتوجه کنیم،مگر می شود دل مولایمان غمگین باشد و دل ما شاد؟!
دیشب داشتیم فیلم زیبای یوسف پیامبر علیه السلام را از تلویزیون
تماشا می کردیم، صحنه ای را نشان داد که بنیامین در کنار پدر
بزرگوارش نبی خدا ،حضرت یعقوب علیه السلام نشسته بود،نگاهی
به چهره ی پدر کرد و بر عکس روزهای دیگر شادی را در چهره ی پدر
مشاهده کرد،سوال کرد:پدر جان امروز خیلی خوشحال به نظر می رسید.
پدر پاسخ داد: نمی دانم علتش چیست ،اما یقین دارم که امروز یوسفم
شاد است و همان موقع لحظه ای بود که فرزند حضرت یوسف علیه السلام
متولد شده بود و او نوزادش را بغل کرده بود و با او حرف می زد و شادی در
قلبش موج می زد.
همان لحظه با خود گفتم، آیا روزی شد که از خود بپرسیم:آیا امروز یوسف
زهرا ارواحنا فداه دلش از من شاد است یا نه؟ آیا غم او را ،من هم می توانم
التیام بخشم؟ مولای خوبم،مرا به خاطر تمام کوتاهی هایم حلال کن / م . ی
می گه بر دارید دلا رو،تا با هم بریم زیارت
صدای نم نم بارون داره باز می ده بشارت / می گه بردارید دلا رو،تا با هم بریم زیارت
غوغائیه تو مدینه،میاد عطر و بوی کوثر / گلبارونه آسمونا،فاطمه باز شده مادر
کوچه باغای بهشتی،لبریز حضور عشقه / می رسه فرشته ای که،تا ابد صبور عشقه
ملائک به دست گرفتن،سر راش یاس و گلایل / گهواره ش شده شبیه،ضریح سبز توسل
اومده عقیلة العشق،اومده قبله ی حاجات / اومده حضرت زینب،اومده عمه سادات
میلاد دخت صبور مولا امیرالمومنین و صدیقه طاهره سلام الله علیها تهنیت باد.
نور علی نور،یوسف رحیمی،دفتر اول قم:خرد آزین 1390 ص 183
آیا کثرت عبادت زیاد ،بالابرنده ی ما به سوی قرب الی الله می شود / بله یا خیر؟
وقتی در احوالات عارف بزرگ آیت الله بها ءالدینی رحمة الله علیه دقیق
می شوی می بینی کیفیت عباداتشان عالی بود،در شرح احوالاتشان
نوشته اند: عالمی که خیلی به ایشان ارادت داشت شبی مهمانشان
شد،با خود گفت :بنگرم که چه عبادتی انجام می دهند که به این مرحله
از عرفان رسیده اند و چشم برزخی دارند؟
ایشان می گوید:من بیدار ماندم تا بفهمم عبادت این عارف بزرگ چیست .
دیدم آقا خوابیدند،نیم ساعت به اذان صدای بسم الله گفتنشان بلند شد.
وضویی ساختند ونماز شبی خواندند و بعد از خواندن نماز صبح دعایی
خواندند و باز خوابیدند.
سرکارخانم قیاسی حفظه الله بعد از ذکر این داستان فرمودند: چی شد؟
همه ی ما می دانیم فقط کثرت عبادت زیاد ما را به درجات بالا نمی رساند.
باید مسیرت را باور داشته باشی و کیفیت را فدای کمیت نکنید.