گاهی باید خود را مورد خطاب قرار داد که:سهم من در برابر این که دیگر قرآن مهجور نباشد چقدر است؟!
یکی از سیاسیون انگلستان عده ای از مسیحیان را در خانه ای دور هم جمع می کند،وسط فرش
کتابی گذاشته می گوید،: این فرش خاصیتی دارد که هر کس از رویش رد شود ردّپایش می ماند.
می خواهیم کتاب را بر داریم بدون این که ردّپا بماند،بعد فرش را گرفت لوله کرد به کتاب که رسید.
آن را بر داشت و بعد فرش را رها کرد،کسانی که حاضر بودند گفتند :منظورت چیست؟گفت :
این قرآن است ،کتاب آسمانی مسلمانان ،هدف ما این است که قرآن را از جامعه ی اسلامی
بیرون ببریم، منتهی به صورتی که ردّپایی از ما نماند،و هیچ کس نفهمد کار کیست؟
و سپس استاد شایق ادامه دادند:من زمانی در کشور مالزی کتابت قرآن می کردم،کلّ زبان آن ها
10_5 کلمه اشتراک با زبان عربی دارد ،هنوز کلمات را اعراب گذاری نکرده بودم ،بدون استثا ء همه
درست می خواندند ،اما امروز در کشور امام زمان از یک کلاس 50 نفر ،40 نفر درست نمی توانند
قرآن را بخوانند،امروز روز بیداری کشورهای اسلامی ست،امروز ملت ایران الگوی کشورهای اسلامی
شده ، الگو چگونه باید باشد؟متاسفانه به یک جوان می گویی قرآن بخوان!می گوید من فلان کلاس
رفته بودم فرصت نکردم قرآن بیاموزم.
راستی حواسمان باشد تا وقتی به سلاح ایمان و توکل به خدا مجهزیم ،تا وقتی به قرآن و اهل بیت
علیهم السلام تمسک بجوییم و گوش به فرمان رهبری فرزانه باشیم دشمن نمی تواند کاری بکند.
اما گاهی بهتر است هر کس از خود سوالی بکند و با خود بگوید:مبادا من یکی از کسانی باشم.
که قرآن در قیامت از من شکایت کند؟ سهم من در برابر مهجور نگذاشتن این کتاب آسمانی
چقدر است؟خدایا!دل های ما را روز به روز با آیات نورانی قرآنت آشنا بگردان،آمین یا رب العالمین.