تفسیر عشق
بسم رب الشهداء و الصدیقین
هفت هشت سالش بیش تر نبود،ولی راهش نمی دادند،چادر مشکی
سرش کرده بود،رویش را سفت گرفته بود،رفت تو،یک گوشه نشست.
روضه بود،روضه حضرت زهرا.مادر جلوتر رفته بود،سفت و سخت سفارش
کرده بود"پا نشی بیای دنبال من،دیگه مرد شدی،زشته،از دم در برت می گردونند.”
روضه که تمام شد،همان دم در چادر را برداشت،زد زیر بغلش و دِ بدو.
راستی دوست عزیزم!شاید این شهید را تو هم بشناسی.
شهیدی که دلش لبریز از عشق به حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بود.
بله شهید مصطفی ردانی پور. هدیه به روح مطهر جمیع شهدا صلوات.
یادگاری / حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها.
بر پیکر بی سر شهیدان صلوات.
نظر دهید »