فردای قیامت بعضی اشخاص به خاطر کارهای خوبشان بهشتی می شوند

و مورد شفاعت حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها واقع می شوند.

خانم خاتم الحسینی حفظه الله در جمع سبز طلبه های خوابگاه فرمودند:

در این حین شخصی به بی بی عرضه می دارد:من هم بر شما حقی دارم.

من در دنیا خانه ای داشتم که دیوار بلندی داشت و به خاطر بلندی این دیوار

سایه ای خوبی در طول روز داشتم،مردم می آمدند و از سایه خانه ی من

استفاده می کردند.

به خاطر مسائلی می گفتم این جا بلند شوید ،اما من هرگز اولاد شما را رد

نکردم و اجازه دادم از این سایه استفاده کنند،حضرت می فرمایند:

شما هم به خاطر سایه ی دیوار خانه ات بر ما حقی داری،آیا شما اگر برای

خاطر بی بی فاطمه ی زهرا پرچمی را به دیوار خانه ات زدی حق پیدا نمی کنی؟

خداوند به حضرت موسی علیه السلام عرضه داشت:ای موسی

آیا تا به حال کاری را برای من انجام داده ای؟موسی علیه السلام

عرضه داشت:خدایا من نماز خوانده ام،روزه گرفته ام،این ها همه

برای توست،خداوند به او فرمود:ای موسی!این ها همه برای خودت

است، اگر عالمی را تجلیل کردی برای من است.

حرف خانم خاتم الحسینی که به این جا رسید فرمود: و اینک فردا شهر

ما میزبان عالمی وارسته است که استقبال زیبای شما را طلب می کند.

حرفشان را برای همیشه در خاطر سپردم و فردا طلابی را دیدم که

مشتاقانه آمده بودند تا آنها هم نامشان در لیست تجلیل از این عالم

اندیشمند در نزد خدای مهربان ثبت شود و کاری برای خدا کرده باشند.

خدایا!ازهمه ی دوستداران بپذیر و به بهترین و زیباترین وجه در کارنامه ی

اعمالشان قرار ده و ما را در مسیر این عالمان دین قرار ده و فردای قیامت

از شفاعتشان بهره مندمان ساز.آمین

بعضی وقت ها از این خانه به آن خانه جلسات ختم فلان دعا و حدیث می گذاریم.

تند تند می خوانیم و رد می شویم، امادر پس این خواندن تفکری نمی کنیم.

استاد زهرایی حفظه الله در مورد حدیث کساء فرمودند:ما حدیث کساء را برای

رفع سر درد و قرض و بیچارگی می خوانیم در صورتی که آن یک درس اخلاق

است،حدیث کسا را برای درست شدن اعمال و رفتارخود بخوانیم، چرا که ناقل

حدیث یک خانم معصومه است.

به راستی که تمام فرازهای این حدیث، درس انسان شناسی و معرفت شناسی

به انسان می دهد،که ازخانواده ی امیر المومنین علی  علیه السلام و پدر بزرگ

این خانواده برایمان به یادگار مانده است.

یادش بخیر!چه زود هفته ای که میزبان استاد زهرایی حفظه الله بودیم تمام شد.

یادم می آید شبی در جمع دانش آموختگان که به همراه همسرانشان در حوزه

حاضر بودند، خطاب به پدرانی که در جلسه ی خانوادگی حضور داشتند با مهربانی

و پدرانه فرمودند:ما نباید فرعون صفت باشیم،فرعونی که لعن می کنیم به خاطر

قلدری اش بود،می گفت من خدای شما هستم،اگر مثل آبگرمکن که درجه دارد.

درجه ای هم روی  اعمال فرعون می گذاشتیم مثلاً می فهمیدیم 1000 درجه

قلدر است، اما گاهی اگر همان درجه را بر روی بدن خودمان نصب کنیم، می فهمیم

2000 درجه قلدر هستیم،فکر می کنیم چون پدر شدیم هر کار خواستیم باید انجام دهیم!!

خدایا ما را به وظیفه  و تکلیف بندگی امان بیش از گذشته آشنا فرما.

یادگاری / حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد.

استاد زهرایی از مرحوم کمپانی رحمة الله علیه سخن می گفتند.

او که مرجع پروریده ست،او که کتاب فقه و اصول دارد اما می فرماید.

امیدم به اشعاری ست که برای اهل بیت علیهم السلام گفته ام.

می گوید:ای مردم !ما خبری داریم به نام خبر میخیّه"وَ لَستُ اَدری

خَبَرَ المِسماری ،صَدرَها خَزینَة الاسراری"من نمی دانم خبر میخیّه

یعنی چه؟ اما اگر می خواهی بدانی چه خبری ست،بروید خبر میخیّه

را از سینه ی زهرا سوال کنید و بعد استاد با بغضی در گلو بیتی از

شعر مرحوم کمپانی رحمة الله علیه را خواندند که خیلی جانسوز بود.

سینه ای کز معرفت گنجینه ی اسرار بود/ کی سزاوارفشار آن در و دیوار بود.

خدایا ما را شرمنده ی گل روی حضرت زهرا سلام الله علیها قرار مده.آمین

حسین جان !اگر 1000 سال بعد از من هم کسی یا کسانی به دنیا بیایند

که محبت شما در دلشان باشد من به آنها اظهار محبت دارم و اگر کسانی

متولد شوند که به شما اظهار بغض می کنند، من از الان اعلام برائت و بغض

به آنهایی که هنوز متولد نشده اند ، می کنم.

آری! اینها درس هایی ست که باید از زیارت عاشورا برای همیشه گرفت.

استاد زهرایی حفظه الله علیه در هفته ای که مهمان ما در حوزه ی علمیه بودند.

خواستند تا به ما بفهماند، نوع نگاهمان را باید عوض کنیم،این که میزان برای انتخا

ما قرآن باشد و سخنان اهل بیت علیهم السلام و تاکیدشان بر این بود که هرگز

در انتخاب هایتان رفیق باز وهمشهری باز نباشید،خدا گرا و محمد و آل محمد گرا باشید.