ام الادب در جبهه حق
محرم که می شود همه برای امام حسین علیه السلام مشکی می پوشند.
هیات ها پر از کودکان و نوجوانان و پیر مردانی می شود که عاشقانه بر سر
و سینه می زنند، انگار باز محرم به همه جانی دیگر داده،عشق بیداد
می کند،باز همه جا حرف از وفای حضرت عباس علیه السلام می شود.
می شناسی اش،علمدار دشت کربلا را همه می شناسند.
ادبش را از مادرش به ارث برده، از بی بی ام البنین سلام الله علیها.
می خواهم بگویم فقط هفتاد و دو تن شهید کربلا بازیگران اصلی کربلا
نبودند،فقط آنها که در صحنه کربلا حضور داشتند ،کربلایی نشدند بلکه
مولا ابا عبد الله علیه السلام مرید زیاد داشت، آنهایی که کربلا نبودند اما
پاسدار خاطره عاشورا شدند و ندای مظلومیت پسر فاطمه را به گوش همه
جهانیان رسانیدند و بی بی ام البنین یکی از آن عاشقان بود.
و چه زیبا نقشش را بعد از عاشورا در بقیع به نمایش گذارد، به آن جا
می رفت و نوحه سرایی می کرد، کسی از او بپرسد بانو، مگر پسرانت در
کربلا شهید نشدند، تو این جا بر سر و سینه می زنی؟ آری او در ناله هایش
هم در پی انجام رسالت بزرگی بود که بر دوش داشت تا برای همه کسانی
که آن جا در بقیع اجتماع می کردند و شاهد عزداری های او بودند از مظلومیت
حسین بگوید و یاران فداکارش..ازحقایق پشت پرده او باید خبر دهد،آری عقیله
بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها نباید در این راه تنها بماند.
یادگاری حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
#محرم_عاشورا
#عاشورای_حسینی
#شهادت_در_راه_حق
#بی_بی_ام_البنین_سلام_الله_علیها
دستاي خيبر شكن ،بسته شده با كفن
علي ز خونه مي رفت، ولي به شونه مي رفت / مثل گل پر پر ش،اونم شبونه مي رفت
كوفه تو خواب نازه ،كه مي برن جنازه / براي عالم شده ،داغ مدينه تازه
دستاي خيبر شكن ،بسته شده با كفن / شسته شده تنش با ،اشك حسين و حسن.
😭
سلام و ادب. شهادت امیر پارسایان ،یار همیشه همراه رسول مهربانی ها رو به همه شما بزرگواران
تسلیت عرض می نمایم. در این شب قدر در راس همه دعاهایمان برای فرج پدر مهربان عالم
دعا کنیم. اللهم عجل لولیک الفرج.
سلام خداوند بر ملکه عرب...
با دعوت علنی پیامبر صلی الله علیه و آله و این مساله که مردم را
از سوی خدا به دین یکتا پرستی دعوت می کرد،مشرکان مکه هم
دست از آزار و اذیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر
نداشتند و حتی کسانی را که به تازگی دین مبین اسلام را پذیرفته
بودند را با شکنجه های طاقت فرسا مورد آزار قرار می دادند، تا این
که تصمیم گرفتند که آنها را در محاصره اقتصادی قرار دهند تا به این
وسیله به خیال خودشان دست از اعتقاداتشان بر دارند و مثل قبل به
پرستش و عبادت بت های بی جان رو آورند.
بدین وسیله آنها را درشعب ابی طالب آن هم نه یک ماه و دو ماه، بلکه
3 سال قرار دادند،در این مدت طولانی فشار بسیار سختی به کودکان و
پیران و…وارد شد و حضرت خدیجه سلام الله علیها بی هیچ گلایه و
شکوه ای همه ی مالش را درراه خدا انفاق کرد، تا اندکی از مشکلات
همسرش را که پیامبر خدا بود بکاهد.
“خدیجه بهترین مونس و انیس پیغمبر و قوی ترین مددکار روز سختی بود.
او در شدائد و دشواری های اسلام موجب تسلی خاطر پیغمبر گردید و
از بذل مال خود دریغ نمی داشت و با آن قدرت مالی و شهرت مقامی که
داشت با زجر و تهدید و شکنجه و تبعید شوهر ساخت و لذا رسول خدا
صلی الله علیه و آله و سلم بسیار او را دوست می داشت و در اکثر مواقع
که جبرئیل نازل می شد،پیش سلام برای این ملکه ی عرب بود…”
چقدر هوای همسرش را داشت،از مهربانیش بیاموزیم.
مجموعه زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام حسین عماد زاده ص223-222
هدیه به ارواح مطهر رسول مهربانی ها و بانوی عاشقش، صلوات.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
زینت عالم به حلم او، زینت ثروتمند به بخشش او و زینت فقیر به صبر اوست...
اللهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ ….
شخص عربی بود که خیلی گرفتاری داشت، خدمت امام حسین (علیه السلام) رسید و
عرض کرد من بدهکاری دارم و می خواستم به انسان کریمی مراجعه کنم و اینک خدمت
شما رسیده ام.
حضرت فرمودند: سه مسئله از تو می پرسم اگر یکی از آن ها را جواب دادی، یک سوم قرض
تو را می دهم و اگر دو سوال مرا جواب بدهی دو سوم قرض تو را می دهم و اگر هر سه
مسئله را جواب دادی؛ کل قرض تو را ادا می کنم.
عرب گفت: مثل شما با این عظمت از من بی سواد سوال می کنید؟
معلوم می شود، این شخص عرب، آدم متواضعی بوده است.
حضرت فرمود: از جدم رسول الله شنیده ام «الاحسان بِقَدْرِ الْمَعْرِفَةِ» اگر خواستید به
کسی احسان بکنید باید به قدر معرفتش احسان کنید؛ شما وقتی که می خواهید دستمزد
بدهید متفاوت است پولی که به یک عمله می دهید، غیر پولی هست که به یک معمار و
مهندس می دهید؛ اگر یک مبلغ بالایی به یک مهندس می دهید بخاطر علم اوست؛ اگر
جواب سوالاتم را بدهی قرضت را می دهم.
حضرت فرمودند: بهترین چیزها در عالم چیست؟
عرب گفت: بهترین چیزها ایمان به خدا و ایمان به رسول (صلوات الله علیه) و ایمان به
اهل بیت (علیهم السلام) می باشد.
حضرت از جواب عرب خوشش آمد و او را تشویق فرمودند.
حضرت سوال کرد: زینت انسان به چیست؟
عرب پاسخ داد: زینت ها مختلف است؛ زینت عالم به یک امر است؛ زینت ثروتمند به امر
دیگری است و زینت شخص فقیر نیز فرق می کند.
زینت عالم به حلم اوست،اگر به من عالم کسی دشنام داد، نباید من هم به او دشنام بدهم
و با او گلاویز بشوم.
شیخ محمد تقی بافقی و سرهنگ
در یک حمام عمومی؛ سرهنگی مشغول تراشیدن ریش خود بود؛ مرحوم شیخ محمد تقی
بافقی رحمة الله علیه در آن حمام مشغول استحمام بود، ایشان واقعه را می بیند و به سرهنگ
تذکر می دهد و می گوید: تراشیدن ریش حرام است و این کار را نکنید؛ مرحوم بافقی از
اولیاء الهی بود و خدمت امام زمان می رسیدند؛ کتابی هم در شرح حال ایشان نوشته اند
به نام؛ «التقوی و ما ادراک ما التقوی» و این کتاب را پیدا کنید و بخوانید.
سرهنگ نمی دانست که ایشان از علماست و کشیده ای بر صورت شیخ محمد تقی زد
و گفت: مشتی به تو چه؟!
مرحوم شیخ محمد تقی طرف دیگر صورتش را گرفت و گفت: یک کشیده دیگر هم بزنید
ولی ریشتان را نتراشید!
سرهنگ با خودش گفت حتما این شخص برای خودش شخصیتی است؛ از علماست.
وقتی از حمام بیرون می رود، تازه متوجه شد که ایشان آیت الله شیخ محمد تقی بافقی است
و بعد از این داستان از مریدان درجه یک شیخ محمد بافقی می شود و محاسن می گذارد و تا آخر
عمر حتی در آن ایامی که مرحوم بافقی توسط رضا خان به شاه عبد العظیم تبعید شده بود، در
خدمت ایشان بود.
این ها همه به برکت حلم و بردباری ایشان بود. اگر شیخ محمد تقی عصبانی می شد و مریدان
ایشان با سرهنگ بر خورد نا مناسبی داشتند، آیا این مسائل اتفاق می افتاد. صفت حلم و
بردباری این مرد صالح، سبب توبه آن سرهنگ کذایی شد.
ادامه روایت:
حضرت پرسید: زینت ثروتمند به چیست؟
عرب جواب داد: زینت ثروتمند به بذل و بخشش است.
بعضی افراد متمکن و ثروتمند چقدر وجوهات می دهند؛ مسجد می سازند؛ به آموزش و پرورش
کمک می کنند؛ خیرات می کنند؛ بعضی از ایشان هم خسیس هستند و به قول معروف نم پس
نمی دهند؛ خواهرش می رود رختشویی می کند و او در فکر جمع مال است! این ها زینت
ندارند؛ اگر بمیرد، کسی به تشییع جنازه او حاضر نمی شود.
بعد حضرت پرسیدند زینت فقیر به چیست؟
عرب جواب داد: زینت فقیر به صبر است.
نان خالی می خورد؛ ولی به انقلاب چیزی نمی گوید! نه اینکه یک مقدار فشار روی او آمد
و قیمت ارزاق زیاد شد بگوید: رضا شاه خوب بود! کجای رضا شاه خوب بود؟! تویی که این
حرف را می زنی با این کلمه جهنمی می شوی. مگر انقلاب ما به خاطر شکم بوده است؟
اینکه می گویی خدا رضا شاه را بیامرزد این شما را جهنمی می کند! هر چند نماز خوان باشی!
حضرت سوال کردند: اگر این صفات در کسی نباشد حال او چگونه است؟
عرب گفت: باید آتشی از آسمان فرود بیاید و او را از بین ببرد. یعنی عالمی که حلم ندارد و
ثروتمندی که بذل و بخشش ندارد؛ و فقیری که صبر ندارد باید از بین برود.
بعد حضرت سوال کردند: نجات از مهالک به چیست؟
عرب گفت: توکل بر خدا.
بخشی از دعای روز دهم ماه مبارک رمضان در باب توکل، از آیت الله مجتهدی تهرانی رحمه الله علیه.
خدایا ما را جزء انسان هایی که در هر لحظه تنها به تو توکل می کنند، قرار بده.آمین.
#دعای_دهم_ماه_مبارک_رمضان
#آیت_ الله _مجتهدی_ تهرانی_ رحمه_ الله_ علیه
#توکل
در این بازار شلوغ دنیا ،پیدایم کن پدر مهربانم!
از بچگی در گوشمان خوانده اند که امام غایبی داریم،که باید همیشه برای سلامتی اش دعا کنیم.
از بچگی به ما گفته اند،ما منتظر کسی هستیم . که با آمدنش،جهان راپر از عدل و داد می کند.
سالها گذشته. ما بزرگ شده ایم .اما همچنان از پله ی انتطار یک قدم بالاتر نگذاشته ایم.
آخر انسان منتظِر که هیچ گاه از فکر منتَظرش بیرون نمی آید.
اگر فرزندی از یک خانواده، به راه دوری برود و چند روزی هم از او بی خبر باشند.
فکر اعضای خانواده به خصوص مادر ،سخت مشغول می شود. با خود می گوید:
یعنی الان فرزندم کجاست؟حالش خوب است یا نه؟خدا کند ناراحتی برایش
پیش نیامده باشد!!
راستی چه کسی می داند چند جمعه از غیبت یار مهربان ما گذشته؟
مگر یوسف فاطمه عج الله تعالی فرجه رابط بین خدا و خلق نیست؟
و مگر نه این که، سید بن طاووس رحمه الله علیه صدای محزون مناجات یار را
در سرداب مقدس می شنود.
آن گاه که دارد با دیدگانی اشک آلود با خدای خویش این گونه نجوا می کند.
بار الها!محبین ما به خاطر محبت ما گناه کردند.از سر تقصیراتشان در گذر.
و مگر رجوع آن شخص به امام صادق علیه السلام تن انسان را نمی لرزاند .
آن گاه که خدمت حضرت می رسد و از زمان امر فرج سوال می کند.
امام نگاهی به او می اندازدف بعد جمله ای عجیب می فرماید:
تو که دلت پر از محبت دنیاست،چه کار به فرج اولاد ما داری؟
مجلس روضه ای بود آیت آلله بهجت رحمه الله علیه داشت از آن مجلس بر می گشت.
مردی از مریدان ایشان گفت:راه را باز کنید آقا آمد.
ناگاه دیدند این مرجع عالیقدر،سر جای خودش خشکش زد. سر بلند کرده و با حالتی
عجیب فرمود:آقا کو؟!
یا صاحب الزمان!در غم دوری ات چه بگویم ؟و از چه کسی گلایه کنم جز از نفس سر کشم؟!
مولای من!خانه ی دلم را غبار کینه و حسد پر کرده است.
من از بخشش، تنها نامش را می شناسم .اما در عمل هنوز با آن بیگانه ام.
چه بگویم که عاطفه و محبت در پشت کوهی از فراموشی چال شده است مولا؟
چقدر بین ما و شما فاصله ست بهار بی خزانم؟
در این بازار شلوغ دنیا، مَثَل ما مَثَل همان کودکی ست که دستانش از دست پدر
جدا شده و بی خیال به تماشای مناظر اطراف چشم دوخته .
بیا و ما را پیدا کن پدر مهربان.تا ساعتی دیگر شب می شود و خیابان ها نا امن.
سیاهی گناه دارد کم کم سفیدی صفحه ی دلمان را می پوشاند .
به فریادمان برس که بسی محتاج نگاه پُر از مهر توایم مولاجان!
اللهم عج لولیک الفرج. یادگاری حوزه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد.
مبادا از ذکر صلوات غافل بمانیم....
سخنرانی چند دقیقه ای مدیریت محترم حوزه علمیه حضرت زینب کبری سلام الله علیها
خانم خاتم الحسینی حفظه الله، در روز مبعث پیامبر اکرم صلوات الله علیه برای طلاب بزرگوار.
یکی از برکات و سفارشات امروز، بسیار فرستادن صلوات در کنار اعمال دیگر است.
یکی از اساتید می فرمودند: در پایان نامه مانده بودم و کار پیش نمی رفت و خیلی
اذیت می شدم، یکی از اساتید به من ذکری آموختند. فرمودند: 1700 صلوات بفرست.
1400 صلوات برای چهارده معصوم علیهم السلام، هر کدام 100 صلوات، 100 صلوات هم
به نیت حضرت زینب سلام الله علیها، 100 صلوات هم به نیت حضرت ابوالفضل علیه السلام
و 100 صلوات هم به نیت حضرت ام البنین سلام الله علیها.
و این گره گشای بسیار خوبی هست و طلب حُسن خُلقی که پیامبر اکرم صلوات الله علیه
به آن آراسته بود از خدای متعال.
ان شاء الله خداوند ره صد ساله را، یک روزه به ما عنایت کند.
هدیه به ارواح مطهر آقا جانمان رسول اعظم صلی الله علیه و آله و پدر و مادر نازنینشان صلوات.
با تشکر. یادگاری 29 بهمن ماه 1401